نوشته های یه رفیق...

نوشته های یه رفیق...
طبقه بندی موضوعی

تحلیل جشنواره عمار

با توجه به تشکبلات تاریخی شیعه



شاید در نگاهی سطحی به این رخداد سالانه گمان کنیم که این هم یکی دیگر از کار های زیادیست که در حوزه های فرهنگی و هنری انجام می شود که به دلیل اولیت های مذهبی و انقلابی شرکت کنندگان جوان آن, کمی با جشنواره های دیگر فرق داشته باشد و به همین دلیل, ابتکار هایی در آن انجام بشود.


شاید هم این جشنواره را که بعد از فتنه ی 88 پا گرفت را صرفا نهضت و واکنشی به تبلیغات منفی دیگران بدانیم که با هدف برملایی دروغ های دشمنان, اسم نمادین "عمار" را بر خود گذاشته است. شاید اگر کمی عمیق تر و با توجه به میراث و تاریخ شیعه به مسئله نگاه کنیم, ماهیت رویدادی مثل جشنواره ی عمار را خیلی بالاتر از یک واکنش و حتی نهضتی در مقابل دشمنان بدانیم.




برای خواندن بقیه متن
بر ادامه ی مطلب کلیک کنید...



با رجوع به منابع دینی و تاریخی شیعه, روشن می شود که چنین حرکت هایی, مخصوصا در این دوره از حیات شیعه و انقلاب چه اهمیت و نقش محوری ای داشته اند و دارند, به حدی که بتوان گفت که ادامه و گسترش شیعه  به چنین اقداماتی بسیار نیازمند است.

شاید به نظر بیاید که اهمیت این جشنواره آن قدری که بیان شد زیاد نباشد, ولی اگر به ماهیت شیعه و به نقشه ی راهی که ائمه برای ادامه ی حیات شیعه برای ما ارائه داده اند بنگریم, به اهمیت آن,  آن هم در این مقطع تاریخی, پی می بریم.


شیعه کیست؟


حضرت آقا در این مورد می فرمایند:

"نام شیعه در فرهنگ تشیع و نیز در تفاهم و درک غیر شیعیان در قرن های نخستین اسلام و در  زمان ائمه بر کسی اطلاق نمی شد که فقط محبت خاندان پیامبر را در دل داشته باشد یا صرفا به حقانیت آنان و صدق دعوتشان معتقد باشد(...) بلکه به جز اینها شیعه بودن یک شرط اساسی و حتمی داشت و آن عبارت بود از "پیوستگی فکری و عملی" با امام در جهت بازیافتن حق غضب شده و تشکیل نظام علوی و اسلامی در سطوح مختلف فکری, سیاسی و احیانا نظامی انجام میگرفت.[1]"


چگونگی شیعه خود را حفظ و گسترش داد؟


شیعیان در عربستان سعودی و بحرین شاهد سخت ترین و شدید ترین سرکوبی هستند که شیعه امروز تجربه میکند, ولی مروری سریع بر تاریخ و میراث شیعه روشن میسازد که وضعیت شیعیان در اکثر اوقات بسیار سخت تر از حال بوده  است .امروز اذعان به شیعه بودن در این کشور ها, بر خلاف آن چه در گذشته ی مناطق اسلامی مرسوم بوده, مساوی با حبس و قتل نیست. یادآوری همین نکته کافیست که متوجه شویم که شیعه در گذشته در چه شرایط سختی نه تنها خود را حفظ کرده است, بلکه توانسته رشد کند و گسترش یابد. حدودا 1400 سال از عمر شیعه می گذرد, 1400 سال آکنده از خفقان, سرکوب, خونریزی  ظالمان و مراکز قدرت, حدودا 1400 سال تقیه, پنهان کاری و حتی کتمان در مقابل بی رحم ترین حاکمان و قدرتمند ترین حکومت ها. شیعیان با توسل به چه راه هایی توانسته اند در این سال های متمادی و سخت خوذ را حفظ کنند و گسترش یابند؟



در این باره در کتاب انسان 250ساله حدیثی بود از امام علی که با توجه به موضوع, زیبایی و اهمیت خاصی دارد: " آنگاه که مرا از دست داده باشید, بسا چیز ها خواهید دید که تمنای مرگ کنید.بی عدالتی, دشمنی, انحصار طلبی ,سبک شمردن حق خدا و بیمناکی بر جان. هنگامی که چنین شود, باید خویشتن را به طور جمعی به وسیله ی پیوندی خدایی محافظت کنید و به پراکندگی دچار نشوید. مقاومت و نماز- یاد خدا- و تقیه- پنهان کاری را پیشه سازید و بدانید که خداوند هر لحظه به رنگی در آمدن را از بندگانش مبغوض می دارد. از حق و اهل حق مگذرید, زیرا هر کس که دیگری را به جای ما انتخاب کند, دنیا را از دست خواهد داد و گنه کار از جهان رخت برخواهد بست.[2]"


 

همان طور که میبینید, رهنمود امام علی برای ادامه ی حیات شیعه, برقراری پیوندی خدایی و دوری از پراکندگیست که با یاد خدا در مقابل دشمنان مقاومت می کند. ائمه بعدی هم همین خط را ادامه دادند و این چنین بود که به گفته ی حضرت آقا "تشکیلات عظیم شیعه" شکل گرفت.


تشکیلات شیعه


کلمه های کلید ای که هم در تعریف شیعه و هم به عنوان دلیل دوام آن در دو قسمت بالا آورده شدند, کلماتی نظیر " پیوستگی فکری و عملی " و" پیوندی خدایی" بودند. ائمه در طول حکومت های سرسخت و مستبد اموی و عباسی اقدام به ایجاد, بازسازی و گسترش این تشکیلات کردند. این تشکیلات به وسیله ی ارتباط هایی گسترده بین شیعیان با محوریت ائمه ممکن بود. وجوهات شرعی ای که به ائمه روانه میشد منبع مالی آن محسوب می شد. حتما برای استمرار حیات خود تعلیمات و آموزش هایی وجود داشته که مخفیانه نسل به نسل انتقال داده میشدند. این تشکیلات حتی مخفیانه قدرت نظامی خود را تقویت می کرد.




این پیوستگی و تشکیلات گاهی آن قدر گسترش می یافت که مثلا روزی یکی از نزدیکان هارون به او گفت:" خلیفتان یجیء الیهما الخراج" یعنی " هارون! تو خیال نکن فقط تو هستی که خلیفه در روی زمین هستی در جامعه ی اسلامی و مردم به تو خراج میدهند, مالیلت می دهند. دو تا خلیفه هست, یکی تویی, یکی موسی بن حعفر."[3]


بعضی بیانات آقا در این راستا:

" امام صادق توانسته بود (...)یک عده ی مومن و مسلمان مکتبی, اصیل, انقلابی, فداکار, آماده برای خطرپذیری در سراسر عالم اسلام درست کند. و اینها آدمهای عادی نبودند,... نه این که از طبقات ممتاز بودند, نه همین کاسب و تاجر و غلام و از این چیز ها, اما از لحاظ پایگاه معنوی به هیچ وجه اینها به آدم ها ی عادی شبیه نبودند. کسانی بودند که زندگیشان در هدفشن و در مکتبشان خلاصه می شد (...) عجیب این است که یاران امام صادق همه جا بودند, نه خیال کنید فقط در مدینه, نه در کوفه بیشتر از مدینه بودند, در خود شام حتی کسانی بودند. اینها آن شبکه ی تشکیلاتی امام صادق است. حزب علوی, حزب تشیع, اینی که گفتم آن شبکه ی تشکیلاتی همان تشیع است یعنی این."[4]


"شواهد تاریخی تایید می کند که این جمع, اندیشه ی شیعی- یعنی اعتقاد به لزوم پیروی از امام به مثاب پیشوای فکری و نیز رهبری سیاسی – را همواره به شیوه های مصلحت آمیز و حکمت آمیز, میان مردم اشاعه می داده و تدریجا بر جمع خود می افزودند, کاری که برای تشکیل حکومت علوی به منزله ی مقدمه ای واجب محسوب می شود.[5]"


ساختار تشکیلات شیعه و چگونگی آن


در واقع به نظر می آید که این تشکیلات عظیم شیعه که توسط ائمه سازماندهی شده بود, نهضتی از افراد همفکر و هماهنگ بوذ که با وجود فاصله های زیاد بین افراد آن و سرکوب شدید حکام, پیوندی نامرئی ولی مستحکم شیعیان را تقویت و قدرت می بخشید. این تشکیلات که محورش ائمه معصومین بودند, دو حوزه ی عمل داشت, حوزه ای مرکزی شامل خود شیعیان و محبان حقیقی اهل بیت و حوزه ای گسترده تر که عموم مردم را در بر می گرفت.



مقام معظم رهبری در این بیانات به وجود این دو حوزه اشاره می کنند:

"جمع آوری نیرو های اصیل و مطمئن شیعی, حراست آنان از گزند توطئه های بی امان ضد شیعه ی دستگاه اموی, گستردن تفکر اصیل اسلامی در دایره ای محدود ولی پر عمق , جذب نیرو های بالقوه و افزودن آنان به جمع شیعیان, انتظار فرصتی مناسب و سرانجام, قیام و اقدامی به جا و به موقع که نظام جاهلی بنی امیه را منفجر ساخته, دوباره نظام اسلامی و علوی را جایگزین آن کند. این بود استراتژی امام حسن...[6]"


"چنان که از مطالعه ی حوادث تاریخی و نیز از نظرات این مورخان فهمیده میشود,در حوادث زمان معاویه و همچنین رخداد های پس از شهادت امام حسین, تنها ابتکار عمل و طراحی و رهبری این حوادث, مربوط به شیعیان و در دست آنان بود, واگر نه بسیار بودند کسانی از مردم معمولی که به خاطر انگیزه های انسانی یا نارضایی از دستگاه اموی و با انگیزه ها و علل دیگر عملا با شیعیان هم گام گشته و به همراه آنان در میدان های پیکار یا در اقدام هایی که دارای صبغه ی شیعی بود, شرکت می کردند.[7]"


" نام و اصطلاح شیعه, مانند دوران امیر المومنین فقط بر کسانی اطلاق می شد که از نظر اندیشه و عمل, با امام راستین دارای رابطه ی مستحکم و مشخص بودند, همین جمع بودند که پس از صلح امام حسن به فرمان آن حضرت تشکیلات پیوسته ی شیعی را به وجود آوردند و همین ها بودند که با تعلیمات دامنه دار و عمیق خود, کسانی را به درون مرز آن تشکیلات در آورده و کسان بیشتری را که از لحاظ اندیشه و ایدئولوژی, هم پا و همانند آنان نبودند, به ماجرا های شیعی کشانیده بودند.[8]"


تشکیلات شیعه, قرن ها بعد


روشن است که هدایت و سازماندهی تشکیلات شیعه, آن طوری که قبلا مستقیما توسط ائمه انجام می شد, بعد غیبت به همان شدت دنبال نشده است. علاوه بر غیبت, یکی از عوامل اصلی موثر در این امر, فشار زیاد فضای ضد شیعی بر سرزمین های اسلامی و ضرورت تقیه بوده باشد.

وضعیت شیعه در مقطع تاریخی کنونی, تا حد زیادی تغییر کرده است و حد اقل در ایران کاملا دگرگون شده است و به همین دلیل بایستی جایگاه تشکیلات شیعی را در ایران امروز را بازبینی کرد. آیا اسقرار جمهوری اسلامی (و شیعی) به این معنیست که دیگر شیعه نیازی به آن حالت تشکیلاتی خود ندارد؟ یا اینکه نه, اصلا بگوییم که به دلیل امکانات بیشتری که حاصل پیروزی انقلاب هستند,  وقتش شده است که سازماندهی تشکیلات شیعه را هدفمند تر و جدی تر دنبال کرد.


در ایران امروز, نیازی به تقیه نیست, ولی آیا این به این معنیست که تشکیلات شیعه به آن صورتی که ائمه شکل داده بودند و امام علی سفارش کرده بودند دیگر لازم نیست[9]؟ روشن است که لزوم تشکیلات شیعه فقط به دلیل نیاز به پنهان کاری و تقیه نبوده. اهمیت اصلی تشکیلات شیعه امروز در تمرکز دادن فعالیت های شیعه و تقویت بنیه های جامعه ی شیعیست. روشن است که همه ی افراد دارای بینش و دغدغه های اصیل و انقلابی نیستند و به همین دلیل گروه هایی خاص تشکیل می شوند تا اهداف شیعه را در جنبه ها ی گوناگون دنبال کنند. تاسیس بسیج, حلقه های صالحین, دانشگاه هایی نظیر دانشگاه امام صادق, دبیرستان های انقلابی و حتی مهدکودک های قرآنی شاهدی بر این موضوع است.


افقی فراموش شده


شاید شیعه شدن ایران و نهایتا پیروزی انقلاب و در نتیجه انقلابی شدن فضای ایران باعث شده باشد که اهمیت تشکیلات شیعه را از یاد ببریم و آن را آگاهانه دنبال نکنیم و همین شاید توجیه کننده ی فقدان یا ضعف شبکه ای منسجم و تعریف شده از  ارتباطات و همکاری ها بین افراد در راستای اهداف انقلابی در حوزه های مختلف باشد. به همان اندازه که این شبکه ها در مسائل نظامی قوت و حضور دارند, در مسائلی مثل مسائل آموزشی و تربیتی کمرنگ می شوند. در عرصه های مهم دیگر مثل عرصه ی هنر, این تشکیلات کمترین حضور موثر خود را دارد و کمتر کسی آگاهانه تحقق آن را دنبال می کند.


آیا نمی توان آن الگوی تشکیلاتی شیعه را در حوزه ی مسائل فرهنگی و خصوصا هنری به کار برد؟ به این معنی که افراد دغدغه مند و انقلابی این امکان را پیدا کنند که دور هم جمع شوند و با همکاری و همفکری و فعالیت منظم کنار هم, به فعالیت های خود عمق و کیفیت دهند تا جایی که بتوانند به صورت جدی تر, هماهنگ تر و موثر تر در مجامع عمومی و گسترده فعالیت کنند. نقش حقیقی پدیده هایی مثل جشنواره ی عمار اینجاست که روشن می شود.



 

شاید چنین به نظر بعضی بیاید که چنین سازماندهی و همکاری ای در مسائل فرهنگی و هنری وجود داشته است. درست هم هست, ولی با بررسی ای کوتاه از وضعیت فعالیت های فرهنگی و هنری روشن می شود که کار هایی که تاکنون در این راستا انجام داده شده است خیلی کمتر از آن مقداری بوده که تا به حال لازم بوده است. برای درک بهتر ضرورت این مسئله, کافیست ما به آشفتگی های فرهنگی موجود در کشور نگاهی بیندازیم. از طرف دیگر, فراتر از مرز های ایران, گسترده ای وسیع از مخاطبان غیر ایرانی و غیر مسلمان داریم که عملا در این دوران حساس تحولات تاریخی منطقه ای و بین المللی برای آنها, از این نظر, خیلی فکری نکرده ایم. 


از این روست که میتوان گفت جشنواره ی عمار نه تنها نمودی از سازماندهی بر اساس الگوی تشکیلاتی شیعست, بلکه باید توجه کرد که ظرفیت آن را دارد که مبدا ای باشد برای توسعه ی جدی تشکیلات شیعه در عرصه های فرهنگی و هنری. جشنواره ی عمار قدمیست کوچک و ابتداییی ولی بسیار مهم که امکان همفکری و پیوستگی فکری و عملی در این حوزه ی آفشفته را ممکن می سازد. اگر به این نقش و اهمیت جشنواره ی عمار توجه کنیم, تازه می فهمیم که تا زمانی که هسته ای منسجم و قدرتمند از هنرمندان و فعالان فرهنگی متعهد تربیت نشده باشد, جشنواره هایی مثل جشنواره ی فجر از بعضی جهات اهمیتی فرعی دارند.




(بهار 93)



1- انسان 250 ساله, مرکز صهبا, ص.285

[2]- تحق العقول/چاپ اعلمی/ ص82

[3] - انسان 250 ساله/ صهبا / ص 297

[4] - همان/ ص 275

[5] - همان/ ص 280

[6] - همان/ ص 281

[7] - همان/ ص284

[8] - همان/ ص284

[9] -امام علی: "باید خویشتن را به طور جمعی به وسیله ی پیوندی خدایی محافظت کنید و به پراکندگی دچار نشوید..."

  • یه رفیق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی