نوشته های یه رفیق...

نوشته های یه رفیق...
طبقه بندی موضوعی
بسم الله الرحمن الرحیم

تلخیص کتاب

 "مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،
ده انقلاب در یک انقلاب"

پژوهش درس مهدویت و تمدن جهَانی اسلام

استاد مربوط: استاد برزویی

نگارنده : سیدامیررضا برقعی



قال رسول الله صل الله علیه و آله وسلم
                "رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه"
 مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص ۹۳



اشاره
آن چه در پیش رو دارید ، تحریر و تلخیص کتاب "مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ده انقلاب در یک انقلاب" تالیف استاد گران قدر جناب آقای حسن رحیم پور ازغدی می باشد.
استاد حسن رحیم پور ازغدی متولد1343در استان خراسان رضوی و از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد.ایشان از سال 1363 تاکنون تلاش های زیادی در جهت تبیین نظریات دین اسلام در حوزه های مختلف و به روزرسانی این معارف ارزشمند برای پاسخ گویی به نیازهای زمان و به خصوص نیازهای نسل جوان ایران اسلامی کرده اند. مجموعه ی فعالیت های علمی ایشان در قالب کتب ، مقالات ، سخنرانی ها و همایش ها ( اغلب در محیط های دانش جویی ) و گفت و گوها ومیزگردها می باشد.

موسسه " طرحی برای فردا " در یک اقدام ارزشمند به جمع آوری و دسته بندی فعالیت های علمی ایشان کرده است و حاصل تلاش های این موسسه 11 جلد کتاب با عناوین "محمد صل الله علیه و آله و سلم،پیامبری برای همیشه" ، "علی علیه السلام و شهر بی آرمان " ، "حسین علیه السلام :عقل سرخ" ، "مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،ده انقلاب در یک انقلاب" ، "عقلانیت،بحثی در مبانی جامعه شناسی" ، "عرف قدسی" ، " فقه و تیوری دولت" ، "چهارگفتار" ، "پنج گفتار" ، "مدارا نه از راه پلورالیزم" و طبقه بندی سخنرانی های ایشان در قالب های "طرحی برای فردا" ، "چند دقیقه برای تفکر" ، "هفته نامه صوتی" و "مباحث قرآنی" می باشد. این کتب غالبا برگرفته از سخنرانی های ایشان و یا تقریرات دانش جویی برخی شاگردان می باشد.

کتاب " مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،ده انقلاب در یک انقلاب" شامل سه سخنرانی ایشان در سال های 1379 و 1380 در سه گفتار "دولت عاشقی و عدل جهانی" و " مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،نیمی شرقی،نیمی غربی" و "جهانی شدن،پایان تاریخ و مهدویت" می باشد. دو گفتار اول در مهرماه 1380 در دانشکده ادبیات و فنی دانشگاه تهران و به فاصله یک هفته از یکدیگر صورت گرفته و گفتار سوم مصادف نیمه شعبان 1379 در دانشگاه فردوسی مشهد می باشد.

روش استاد در هر سه گفتار تقریبا بدین گونه است که بحث خویش را به دو بخش تقسیم کرده اند :

بخش اول:
در این بخش در گفتارهای اول و سوم اصل مهدویت را از نگاه "فلسفه تاریخ شیعی" مطرح و این نگاه در مورد "نظریه پایان تاریخ" را با نگاه دو مکتب الحادی لیبرالیسم و مارکسیسم مقایسه و نقد می کنند ولی در گفتار دوم ویژگی های حکومت جهانی مهدوی را در قالب انقلاب های مهدوی مطرح می کنند.

بخش دوم:
در این بخش دسته ای از روایات مربوط به امام عصرسلام الله علیه و یاران ایشان و حکومت جهانی موعود را نقل و تبیین می کنند.
روش ما در تحریر و تلخیص سه گفتار مذکور بدین گونه است که هر سه گفتار را در هم آمیخته ایم و در دو گفتار با عناوین "فلسفه تاریخ شیعی" و "انقلاب های مهدوی" تنظیم کرده ایم. هم چنین تقریبا تمامی روایات موجود در سه سخنرانی استاد را در گفتار دوم مندرج کرده ایم.
بدیهی است در این نوشته به نقل قول های مستقیم و غیرمستقیم از متن اصلی پرداخته و چون اصلا این نوشته تلخیص متن اصلی است ، نیازی به ارجاع دهی و مستندسازی نمی باشد.
در پایان ضمن دعا و آرزوی توفیقات روز افزون برای استاد گران قدر ، اعتلای هر چه بیشتر کلمه "الله" را در جامعه و به خصوص در میان نسل جوان و نزدیک شدن به مختصات جامعه مهدوی را از پیشگاه خداوند خواستاریم.
هو حسبنا جمیعا و نعم الوکیل و الحمدلله رب العالمین
تیرماه 1394



مقدمه

متفکران و علمای اسلامی و غیراسلامی در طول سالیان دراز به موضوع " نجات نهایی بشر و موعود" به طورعام و اصل "مهدویت" به طور خاص از منظرهای گوناگون قرآنی ، روایی ، کلامی ، عرفانی ، تاریخی و ...پرداخته اند.

یکی از جنبه های مهم و شاید اصلی ترین بعد اصل"مهدویت" ، نگاه تمدن شناسی و به تعبیر دقیق تر فلسفه تاریخی به این اصل و تبیین جایگاه این اصل در نظریه ی "پایان تاریخ" از دیدگاه اسلام و تشیع  به عنوان یک مکتب برای زندگی انسان می باشد.

در بین اندیشمندان معاصر،علامه شهیدمطهری رحمه الله علیه،در کتاب "قیام و انقلاب مهدی علیه السلام،از دیدگاه فلسفه تاریخ" به این نگاه پرداخته و ضمن بیان "نظریه پایان تاریخ از دیدگاه اسلام و تشیع" و مختصات جامعه مهدوی درعصر ظهور و مسیولیت منتظران و مفهوم انتظار درعصرغیبت کبری ، به مقایسه این تفکر با تفکر دیالکتیکی یا ابزاری و نقد مارکسیسم پرداخته اند.

از آن جاییکه در زمان حیات علامه شهیدمطهری رحمه الله علیه مکتب مارکسیسم برجستگی زیادی داشته، ایشان تکیه ی بحث را روی نظرات این مکتب گذاشته و آن را نقد کرده اند اما همان طور که می دانیم سر دیگر قیچی ماتریالیسم یعنی لیبرالیسم که بعد از فروپاشی شوروی و خرد شدن استخوان های مارکسیسم تا کنون همان برجستگی مارکسیسم را پیدا کرده است ، دارای نظراتی در حوزه پایان تاریخ می باشد.این نظرات که در سال های گذشته توسط نظریه پردازان لیبرالیسم و سرمایه داری هم چون پوپر و فوکویاما بیان و به عنوان حرف آخر و صحیح در جهان مطرح می شود ، به شدت نیازمند بررسی و نقد می باشد تا جهان بشریت را از زیر یوغ نظری و عملی غرب سرمایه دار خارج و آن را به سعادت واقعی خود راهنمایی کند. این مسیولیت بزرگ برعهده متفکران و عالمان اسلامی است و در واقع کتاب" مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،ده انقلاب در یک انقلاب"  نقد نظریه پایان تاریخ لیبرالیسم می باشد.

گفتار اول "فلسفه تاریخ شیعی"

تقریبا جزء اجماعی ترین موضوعات بین ادیان الهی وابراهیمی بشارت موعود و وعده منجی است وهمه گفته اند که کار نیمه تمام و ناتمام انبیاء(ع) به دست این مرد بزرگ کامل خواهدشد. گفته اند که بزرگترین تکلیف تاریخ کار بزرگترین مرد تاریخ است.

درروایت ازحضرت مهدی(ع)تعبیر به بهار روزگاران شده است وجزو سلام هایی که به محضر حضرت داده میشود آورده اند:" السلام علی ربیع الانام ونضره الایام درود بر بهاربشریت، بهاران تاریخ وطراوت روزگاران."

حتی مکاتبی که الوهیت زدایی شده اند باز به نحوی  به این مسئله اندیشیده اند وگرچه نام ایشان را نبرده اند اما همه بشارت ایشان را داده اند وحتی مکاتب الحادی چون مارکسیسم نتوانسته اند به مسئله آخرالزمان بی تفاوت بمانند.بودیزم،مسیحیت ویهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش گرفته اند، دراین خصوص اعلام موضع کرده اند.

یهود هنوز منتظر ظهور مسیح است ومسیحیت منتظر ظهورمجدد مسیح است.همه انبیا مذاهب و ادیان وفرق منتظر گشایشی بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم کردکه حتی امروزمکتبی که چنددهه برای نفی پایان تاریخ ونفی غایت از تاریخ دست وپا زد ومدعی شد که اصلاحیات وتاریخ بشر مبدا ومنتهای روشن ندارد و جهت اصولی خاصی برآن حاکم نیست یعنی لیبرالیزم که درواقع پنجاه شصت سال تئوری بافت که تاریخ غایت نداشته وندارد آخرین نظریه پردازانشان چون فوکویاما از پایان تاریخ سخن می گوید منتها پایان تاریخ با روایت خودشان که تثبیت وتبلیغ نظام لیبرال- سرمایه داری است.

دوزاویه دید برای تفسیر تاریخ بشر امروز وجوددارد نخست آنچه از آن تعبیر به اصل "مسیانیزم" یعنی "مسیح گرایی وموعودگرایی" کرده اند ودراینجا مسیح به معنی موعود است و"مسیانیزم" دعوت به انتظار است، انتظار برای وضع موعود و اعتراض به وضع موجود در سطح بشری که توام است با وعده پیروزی قاطع حق وعدل درپایان تاریخ واز آن نیزبه اصل "فتوریزم" تعبیر کرده اند.

"فتوریزم" آینده گرایی و نگاه به آینده است ایدئولوزی ای معطوف به فردا که می گوید ، همه خبرها در آینده است، جهان هنوز تمام نشده است، محرومان مایوس نباشند، مبارزان ومجاهدان راه آزادی وعدالت و آگاهی ازمبارزاتشان پشیمان نشوند.آنها که دوبار، چهار بار در نهضت جهانی اجرای عدالت شکست خورده اند،نگویند که همه چیز تمام شد.به آینده نگاه کنید، سرتان را بالا بگیرید،شهید دادید،صدماتی خوردید، ضایعاتی دادید، دربعضی جبهه ها عقب نشستید اما سرتان را بالا بگیرید.

پس یک خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به آینده تاریخ است که درغرب از آن تعبیر به مسیانیزم وفتوریزم کرده اند و آن را با همین تعابیر کوبیدند. چون تاریخ را دارای یک دینامیزم آگاهانه میداند و میگوید که تاریخ زنده است،فعال است و از طرف یک موجود ذی شعور هدایت میشود و عاقبت بشر به منجلاب ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر خوش بین و معتقد است که از پس همه ستمها و بی عدالتی ها و دروغهایی که به بشر گفته اند و می گویند خورشید حقیقت و عدالت طلوع خواهدکرد و خدا انسان را با ستمگران تاریخ تنها نگذاشته است.
 اما متقابلا خط دومی وجود دارد که ازطرف تفکر لیبرال-سرمایه داری وهژمونی غرب امروز در دنیا به آکادمیها و دانشگاه ها پمپاژ می شود و در سطح افکار عمومی دنیا به زور تبلیغات القا میشود ، نفی ایده غایت تاریخ است.

می خواهند بگویند که هیچ مدینه فاضله ای برتر از وضع کنونی در جامعه جهانی که ما آن را را رهبری می کنیم نه فقط وجود خارجی ندارد بلکه حتی وجود ذهنی هم نمی تواند داشته باشد. پوپر در مصاحبه اش با اشپیگل ، چند سال پیش از مرگش گفت امروز مدینه فاضله در کل تاریخ بشرجامعه ایالت متحده است . مصاحبه گر از او می پرسد در جامعه ای که هر هشت ثانیه یک قتل وهر نه ثانیه یک تجاوز جنسی صورت می گیردوجامعه ای که مهمترین درآمدش مواد مخدر و سلاحهای کشتار جمعی هسته ای شیمیایی ومیکروبی است،چگونه مدینه فاضله وپایان تاریخ است؟

او پاسخ می دهدکه اصل ضرورت فکرکردن به مدینه فاضله دروغ بزرگی بوده که به ما گفته اند.هیچ مدینه فاضله ای در انتهای تاریخ وجود ندارد و نبایدبه آن فکرکرد و این فکری انحرافی درذهن بشر و باوری اساطیری است.

فوکویاما نظریه پرداز سرمایه داری امریکا گفت : اگر تاریخ پایانی هم دارد پایان آن همین جامعه فعلی ایالات متحده امریکاست.این تفکر و محافظه کاری است. کنسرواتیزم دفاع از وضع موجود جهانی ودفاع از هرم قدرتی است که هم اکنون بردنیا حکومت می کندو درراس آن سرمایه دارها هستند و همه ملل دیگرملت های شرق وجنوب همه قاعده این هرم و بردگانی هستند که راس هرم قدرت را بردوش خود باید بکشند. امروز ثروت دردنیا چگونه تقسیم شده است؟چنددرصد بشریت چنددرصد ثروت و زمین رادردست دارندومعنی این آمار چیست؟و اگر کسی بخواهد این وضع باز ادامه پیداکند به چه معناست؟

هدف عمده نظام لیبرال سرمایه داری که می گوید ما با مدینه فاضله سازی و مسیانیزم، با بنیادگرایی دینی با رادیکالیزم انقلابی و با ایدئولوژی مخالفیم و با هرنوع اصول گرایی حتی غیر دینی آن مبارزه می کند این است که در افکارعمومی بشر بخصوص دردانشگاه های شرقی واسلامی در ذهن دانشجو و سپس درذهن مردم حالت تردید دروضع موجود و حالت متوقع ومنتظره پیش نیایدکه عجب!!پس این مدرنیته سرمایه داری اخرخط نیست؟وباید منتظر بود؟ این پرسش نباید درافکارعمومی وخصوصی بشریت جوانه بزند؟!آنها می خواهند بگویندکه هیچ چیزی دیگر فراتر از این وضع موجودجهان نیست وانچه هست عین علم و عقلانیت وآخرخط و پایان تاریخ است.می گویند اینجا ایستگاه آخراست و بشریت بابد ازقطار پایین بیاید.
 توجه داشته باشید نمی گویندکه همه بشریت درسطح ما زندگی کنند و امکانات مردم آمریکا را داشته باشند ، که اگر بگویند باید دست از ستم جهانی و نابرابریها بردارند.چون اگر معنی جهانی شدن این باشد که توزیع ثروت وقدرت وآگاهی وحرمت واحترام درتمام جهان یکسان باشد مورد قبول است ، اما جهانی شدن که آنان می طلبند به معنی " آمریکایی شدن " است.
گلوبالیزیشن غربی ، توجیه ستم غربی بر جهان است.اینان با " گلوبالیزیشن مهدوی" مخالف اند و به جهانی شدن سرمایه داری آمریکا فراخوان می کنند.

اگر گلوبالیزیشن ، عبارت باشد از جهانی کردن آمریت آمریکا ومنافع سرمایه داری حاکم برآمریکا و صهیونیزم وانگلیس این گلوبالیزیشن فقط به نفع آنها ست وهمان را ترویج میکنند. این جهانی شدن همه فرهنگها وایدئولوژی مقاومت را می بلعد و هضم می کند اما اگر بگوییم که ما گلوبالیزیشن را قبول داریم اما نه با معیارهای سرمایه داری یهود بلکه با معیارهای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که می گوید در تمام دنیا هیچ انسان گرسنه ای نباید باشد ونباید درگوشه افریقا بچه های یازده ساله وزنشان به اندازه بچه های شش ماهه واشنگتن و نیویورک باشد، نباید استخوانهای دنده ها و پهلوهایشان پوست آنها رابشکافد و از زیر پوستشان بیرون بزند آنها این گلوبالیزیشن مهدوی یعنی عدالت جهانی را پس میزنند و آنها را توهم و اتوپیا می دانند چون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امنیت را برای همه نه فقط برای سرمایه دارهای غرب می خواهد. روایت داریم که درزمان حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امنیت بدان حد برجهان حاکم می شود که یک دختر نوجوان بدون کمترین توهین وتهدیدی به تنهایی از این سوی عالم به آن سو خواهد رفت.

گلوبالیزیشن مهدوی یعنی امنیت برای همه  اما تفکر جهانی شدن از آن نوع که لیبرال سرمایه داری می گویدو میخواهددر واقع عین محافظه کاری است ، لذا اینان در مقیاس جهانی ، با اصول گرایی ، با مدینه فاضله سازی،با ایدولوژی و حاکمیت ارزش ها مخالف اند و می گویند که ارزش ها اصولا مفاهیم غیرعلمی و مقولات غیر عقلانی و لذا مسایلی شخصی بلکه جزو وسایل شخصی است و ارزش ها،شخصی و نسبی است پس ربطی به حکومت و امر عمومی ندارد و سکولاریزم ، همین است.

خط تبلیغاتی آنان ، این است که سخن گفتن از مهدویت و جهانی شدن و از وعده عدالت جهانی ، خیال بافی است و ممکن نیست.در بحث های دانشگاهی شان همین را بلغور می کنند تا تز کنسزواتیستی را جهانی کنند و نیز می گویند این ایده ، اساسا ایدیولوژیک ، توتالیتر و تمامیت طلب است و یعنی چه که یک نفر به نام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خواهد بر کل دنیا حکومت واحد برقرار کند؟
پلورالیزم چه می شود؟ البته این پلورالیزم که مطرح می کنند بهانه ای بیش نیست چون جهانی شدن غربی معنی اش آن است که همه ی جهان در خدمت غرب باشد.جهانی شدن به سبک آمریکا یعنی همه ی جهان در خدمت سرمایه داری صهیونیستی غرب و برده آن ها باشند و این جا دیگر تکثر و پلورالیزم و این چیزها هم سرشان نمی شود، آن دیگر پلورالیزم است نه پلورالیزم معنی اش این است که آنها پلو بخورندوبقیه بشریت کودکان افغانستان وسودان کودکان امریکای لاتین وافریقا نان خشک بخورند. در مورد خودشان پلورالیزم مطرح نیست فقط برای جهانی شدن مهدوی مشکل است که البته این اشکال به حکومت جهانی مهدوی اساسا اشکال غلطی است.(استاد در این بحث پاسخ اشکال را بیان نکرده اند.مطالعه بیشتر بر عهده خواننده)

در دهه پنجاه و شصت میلادی بعد از جنگ جهانی دوم ، آمریکا و نظام سرمایه داری غرب به این نتیجه رسید که امروز دو هدف یعنی دو مانع عمده بر سر راه استثمار دنیا وجود دارد ، یکی کمونیزم و منظورشان هم از کمونیزم ، مسکو نبود،چون از پس مسکو به عنوان یک دولت برمی آمدند و برآمدند بلکه مراد آن ها جنبش چپ در دنیا بود که ناگهان در اغلب دانشگاه های کشور های جهان سوم ، جنبش های دانشجویی و اپوزسیون ها،همه،علیه غرب،پرچم چپ در دست گرفته بودند.

دوم ، احتمال خطر انواعی از بنیادگرایی مذهبی بود که البته در آن دوران هنوز نوع جنبش مذهبی امام را پیش بینی نمی کردند،چون هنوز مذهب در جهان ، پویا نبود ولی حدس می زدند که نوعی فوندامنتالیزم مذهبی ، در نقاط خاصی ف ممکن است منافع غرب،آمریکا و انگلیس را تهدید بکند.خوب نقطه مشترک و کانون خطر چیست؟همان طور که از مفهوم "دولت – ملت" و ناسیونالیزم انقلابی از جهاتی در برخی نقاط ترسیدند که نکند جنبه ضد استعماری به خود بگیرد،پس آن را مهار کردند و بعد به این نتیجه رسیدند که کانون اصلی خطر و نقطه مشترک آن ، "ایدیولوژی" است و اگر به نحوی فاتحه ایدیولوژی خوانده شود و به روشنفکران جهان شرق در دانشگاه های جهان سوم ، حالی شود که هیچ اصول قطعی و روشنی برای ساختن  جامعه ، وجود بلکه امکان ندارد و اصولا تاریخ ، غایت خاصی ندارد زیرا اصلا شعوری بر تاریخ بشر حاکم نیست و خوب و بد ، نسبی و شناور است و خیر و شر قراردادی است و مرزی بین جامعه و حکومت خوب و بد وجود ندارد و عدالت هم امر بی مفهومی است چون عدالت اگر رسیدن ذی حق و مستحق به حق باشد ، اصلا معلوم نیست که منشا حقوق چیست و حق با کیست ؟ حق چیست و حقدار کیست ؟ به این جمع بندی رسیدند که اگر این نقطه را زیر سوال ببریم،در واقع می توان همه ی انقلاب های محتمل را در آینده را هم عقیم کرد و انقلابیون را به شک انداخت و بی انگیزه و آرمان کرد. پس در دهه پنجاه و شصت در کنفرانسی که " کنگره فرهنگی آزادی آمریکا" به راه انداخت و بزرگترین نظریه پردازان آمریکایی و اروپایی لیبرال در آن جا جمع شدند،به همین دکترین رسیدند.جمع بندی " کنگره"این بود که باید اعلام کنیم دوران "پایان ایدیولوژی " فرا رسیده است.شعار آن کنگره هم ، این شد که "ایدولوژی ها مردند"و از این پس دیگر کسی در مورد ایدیولوژی ، سخنی نگوید و سپس همه مذمتهای واقعی یا توهمی که برای فاشیسم پیش چشمهابود _ چون تازه جنگ جهانی دوم تمام شده بود و هرکس اسم هیتلر را می شنیدآب دهان می انداخت وباید هم انداخت _ تمام جنایتهای هیتلری رابه کل ایدئو لوژی ها نسبت دادند و گفتند ایدئولوژی یعنی همین!!

پس دردهه پنجاه وشصت تز مرگ ایدئولوژی مطرح شد وایدئولوژی در برابر عقلانیت قرار گرفت البته عقلانیت به همان معنا که گفتیم. معنای موهن و زشتی از اصول گرایی دردنیا ترسیم شدو امکان رسیدن به یک جهان بینی جامع ویک مبنا برای عمل اجتماعی وساختن مدینه فاضله رابه تمسخر گرفتندو گفتند که اینهاحرف مفت ومضر است و هرکس بخواهد دردنیا بهشت بسازد دنیا را تبدیل به جهنم می کند.این شعارهایی که می گویم یادتان باشداینها همه شعارهایی بودکه برای برانداختن مقاومت در برابر خودشان علیه ایدئولوژی به کار بردند اما همین ها بعد ازاینکه ایدئولوژیها ومفهوم مدینه فاضله را خوب خراب کردندو انقلابیون دنیا را خلع سلاح کردند ناگهان خودشان از مدینه فاضله لیبرال-سرمایه داری سخن گفتند.همانها که میگفتند فکر حکومت اسلامی عدالت اسلامی اقتصاد اسلامی انقلاب جهانی صدور انقلاب به تمام دنیا و آزاد شدن کل بشریت  همه توهم است ناگهان سنت های استعماری خود را پایان تاریخ لقب دادند.

خواهش میکنم توجه کنید دقیقا باهمان ادبیاتی که مارکسیستها حرف میزدند و می گفتندکه جامعه اخرالزمان طبق جبرتاریخ به سمت سوسیالیزم وکمونیسم می آید و انقلابیون هم تازه خیلی زور بزنند مامای این زایمان محتوم می شوند و الا این امر بطور تاریخی حتما صورت میگیرد!!ودیدیم که صورت گرفت وکمونیزم به گور رفت. عین همان ادبیات جبرگرا وتحمیل طلب کمونیستها را امروز لیبرالها به کار می برند و می گویند که آخرخط تاریخ  به طور جبری وقهری جامعه وفرهنگ آمریکایی است وجامعه هایی که عبودیت امریکا و صهیونیزم را نپذیرند رفتنی اند!!درست با همان ادبیات کمونیست ها وفاشیست ها!!

گفتار دوم "انقلاب های مهدوی"

برای حکومت جهانی مهدوی که زمینه رشد فردی و اجتماعی همه ی انسان ها را فراهم و مسیر کمال انسان را که همان عبودیت بی نهایت و وصال بی نهایت است ،هموار می کند، مختصات و ویژگی هایی در لسان روایات آمده است.این ویژگی ها در ابعاد گوناگون زندگی انسان اعم از علمی ، فرهنگی ، امنیتی ، سیاسی ، اقتصادی ،عمرانی و ...
بوده و رسیدن به استانداردهای مهدوی نیازمند آماده کردن شرایط بر اساس آن الگوها و در نهایت انقلاب هایی در تمام ابعاد مذکور می باشد.
بنابراین رسیدن به حکومت و جامعه مهدوی نیازمند دو مهم است :

اول ، آماده شدن شرایط فردی و اجتماعی انسان ها بر اساس معیارهای مهدوی(انتظار)

دوم ، انقلاب های مهدوی
عامل اول که از آن به انتظار سازنده نیز یاد می شود،مربوط به مسیولیت منتظران و یاران امام عصرسلام الله علیه در عصر غیبت کبری و عامل دوم مربوط به مسیولیت آن ها در عصرظهور می باشد.

در لسان روایات به این انقلاب های مهدوی اشاره شده است و ما در این جا به بیان تعدادی از آن ها می پردازیم.

1- انقلاب علمی و عقلی
در روایت از امام باقر سلام الله علیه رسیده است که وقتی قیام گر ما قیام کند دست خویش را بر سر بندگان خدا و بشریت خواهد نهاد." فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم یا احلامهم ".تمام قدرت عقلانی بشریت را مجتمع م متمرکز خواهد کرد و سطح عقلانیت بشر را در هر سه حوزه عقلانیت – عقلانیت جوهری،عقلانیت اخلاقی،عقلانیت ابزاری- به گونه ای جهشی ، چند پله ارتقا و رشد خواهد داد و نیروی عقلانی توده ها را متمرکز و فعال خواهد کرد.

2- انقلاب حقوقی (نظام حقوق زن)
الف ) در روایت داریم که ایشان از میان همه بشریت 313 تن را برمی گزیند که در واقع ، کادر اصلی انقلاب جهانی و مدیران اصلی حکومت جهانی ایشان هستند و در روایت داریم 50تن از آن ها زن هستند یا 50 زن نیز در این قرارگاه مرکزی حضور دارند.
ب) در زمان حکومت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف زنان خانه دار که به خاطر ادای حق خانواده و انجام بعضی وظایف متعالی انسانی از قبیل تربیت انسان و شوهرداری ، طبیعی است که بخش بیشتری از وقتشان نسبت به شوهر در خانه می گذرد در حد استانداردهای جهانی آن دوران ، قادر به فکرکردن و نظردادن خواهند بود.

3- انقلاب فن آوری و عمرانی
در روایت از امام باقر سلام الله علیه است که سراسر زمین برای او در نوردیده می شود و همه ی گنج ها و منابع زیرزمینی و روزمینی در زمان ایشان به نفع بشریت محروم ، به فعلیت می رسد و استخراج می شود.برداشت من این است که این حدیث هم علاوه بر یک "انقلاب عمرانی" در آبادسازی زمین ، وقتی می گوید تمام منابع استخراج می شود ، در واقع اشاره به "انقلاب فن آوری " نیز است.

4- انقلاب اجتماعی (روابط انسانی و اجتماعی )
شخصی خدمت امام باقر سلام الله علیه می رسد و می گوید : یاران و همفکران ما در کوفه ، تعدادشان زیاد است و ما منسجم هستیم و اگر صلاح بدانید مسلحانه با باند بنی عباس درگیر شویم.
امام باقر سلام الله علیه به ایشان می فرمایند : آیا روابط بین شما این قدر روابط صمیمانه و انسانی و اعتماد هست که اگر یکی از شما احتیاج داشت دست در جیب دیگری بکند و به مقدار نیاز بردارد و آن دیگری هیچ ناراحت نشود.می گوید :نه و امام سلام الله علیه می گویند : پس اینان نسبت به جانشان حتما بخیل ترند.
در فرهنگ مهدوی روابط انسان ها به این سطوح عالی ترقی خواهد کرد.

5- انقلاب اخلاقی
در روایت آمده است ، در عین حال که همه بشریت مرفه خواهد شد و انسان گرسنه ای نخواهد بود ، روح سودپرستی و خودمحوری نیز برانداخته خواهد شد.
خیلی جالب است که سطح بالای رفاه باشد و در عین حال ، مردم،حیوان نباشند.

6- انقلاب امنیتی
در دوران حکومت مهدوی ، یک پیرزن به تنهایی از شرق به غرب دنیا سفر می کند بی آن که هیچ مشکل امنیتی برایش پدید آید.
هم چنین یک دخترجوان از گوشه ای به گوشه دیگر دنیا سفر خواهد کرد بی آن که هیچ نوع تهدیدی علیه امنیت او وجود داشته باشد.

7- انقلاب در فهم دین
روایتی است از امام باقر سلام الله علیه که وقتی حضرت قیام می کند متاسفانه کسانی در جهان اسلام در برابر او می ایستند و علیه ایشان به قرآن استدلال می کنند و می گویند کار شما برخلاف شرع است.
روایت دیگری هم از امام صادق سلام الله علیه رسیده است که انقلاب علیه جهل و قشری گری و انقلاب علیه بدعت ها و شبهات ،هر دو ،به دست ایشان صورت می گیرد.

8- انقلاب فرهنگی
جمله ای نقل شده که فرمود : قبل از قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، مردمی از شرق به پا می خیزند و در راستای اهداف مهدوی ، قیام می کنند و زمینه را برای قیام جهانی از کم کم آماده می کنند. این روایات نشان از یک خود آگاهی عام انسانی و اسلامی و نوعی آمادگی در افکار عمومی برای انقلاب جهانی علیه ظلم جهانی کم کم به وجود می آید.

الحمد لله رب العالمین  

  • یه رفیق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی