نوشته های یه رفیق...

نوشته های یه رفیق...
طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۸
تیر

معرفی و خلاصه تعدادی کتاب و نقد فیلم

مرتبط با مهدویت

 

در جریان درس مهدویت و تمدن اسلامی

استاد برزویی

 

برای دیدن خلاصه کتب و نقد فیلم بر

ادامه مطلب

کلیک کنید

  • یه رفیق
۱۸
تیر

خلاصه کتاب آرماگدون
  نبرد آخرالزمان به روایت مسیحیان صهیونیست
 خلاصه :سعید رهنمود 
 درس مهدویت وتمدن جهانی اسلام
استاد برزویی


توضیح (خلاصه کننده)

بعضی از نویسندگان از وضعیت کنونی که فتنه ها وبحران ها افزایش می یابد ، استفاده کرده ودست به نگارش کتاب هایی میزنند که مفهوم ومضمونی ندارند و عجیب تر این که این پیشگویی ها را به نام دین منتشر میکنند . شاید این افراد از عالم غیب مطلع هستند وپرده از روی اسرار الهی برداشته اند !!!!!!!!

حتی گاهی اوقات این افراد پا رااز این فراتر مینهند وبه بعضی از این اعتقادات صهیونیستی وجهه اسلامی میبخشند . حتی با دامن زدن به برخی پیشگویی ها مثل آرمگدون مروج عقایدی میشوند که مربوط به باورهای صهیونیستی / انجیلی یا یهودی است . این نویسندگان برنامه هایی برای فرجام جهان میریزند و درآن دین وسیاست را وارد میکنند وتلاش میکنند که به عقاید باطل لباس مذهبی بپوشانند وادعا هایی میکنند . پس باید توجه داشت که آرمگدون عقیده ای صهیونیستی است نه اسلامی .


 فصل اول : آرمگدون  عقیده ای صهیونیستی نه اسلامی


اعتقاد مسلمانان درباره حوادث آخرالزمان : ما مسلمانان بنابر آنچه که پیامبر اسلام به ما خبر داده است ، به مهدی موعود ایمان داریم وهم چنین به باز گشت مسیح پسر مریم نیز معتقدیم . هم چنین به هیچ وجه از آرمگدون در قرآن وسنت مطلبی به میان نیامده است .

هم چنین قرآن کریم میفرماید :

 لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاء جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ"

"(یهودان از ترس) بر جنگ با شما جمع نمی‌شوند مگر در قریه‌های محکم حصار یا از پس دیوار (دشمنی مکر و حیله و جاسوسی)، کارزار بین خودشان سخت است، شما آنها را جمع و متّفق می‌پندارید در صورتی که دلهاشان سخت متفرق است، زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند."

با این حال بعضی‌ از علمای‌ کتاب‌ مقدس‌ ادعا کرده‌اند که‌ آرماگدون‌ تمدن‌ امروزی‌ بشر را نابود می‌ کند. بنابراین‌ جای‌ تعجب‌ نیست‌ که‌ آرماگدون‌ تجسم‌ بدترین‌ پایان‌ جهان‌ گردد.نیروهای‌ نظامی‌ در محلی‌ که‌ کتاب‌ مقدس‌ آن‌ را آرماگدون‌ معرفی‌ کرده‌ است‌ به‌ هم‌ می‌پیوندند.   موقعیت‌ استراتژیکی‌ مگیدو (مجدّو)، بیش‌ از مساحتش‌ به‌ آن‌ اهمیت‌ بخشیده‌ است‌. این‌ منطقه‌ مشرف‌ بر کوه‌های‌ اسراییل‌ شمالی‌ است‌ و به‌ روستای‌ «اسدارلون‌»  نیز معروف‌ است‌. اگر چه‌ در کتاب‌ مکاشفات‌ یوحنا به‌ آرماگدون‌ اشاره‌ شده‌ امّا چیزی‌ در باره‌ اینکه‌ نیروهای‌ نظامی‌ به‌ هم‌ پیوسته‌ در منطقه‌ به‌ یکدیگر حمله‌ می‌کنند بیان‌ نگردیده‌ است‌. لیکن‌ ذکر شده‌ که‌ این‌ نیروها در دشت‌ مگیدو جمع‌ شده‌ و از این‌ منطقه‌ هموار و وسیع‌ به‌ عنوان‌ پهنه‌ای‌ جهت‌ آماده‌ شدن‌ برای‌ حمله‌ بزرگ‌ استفاده‌ می‌کنند. سؤال‌ این‌ است‌ چه‌ کسانی‌ در آنجا جمع‌ می‌شوند و چه‌ کسی‌ آنها را جمع‌ می‌کند و بالاخره‌ اینکه‌ و برای‌ چه‌ هدفی‌ در آنجا جمع‌ می‌شوند؟


آرمگدون و چیستی آن :

عقیده آرمگدون بخشی ازاعتقادات بنیادگرایان انجیلی آمریکاست که یک پنجم آمریکایی ها را تشکیل میدهند . اینان مسیحیت را باصهیونیسم در آمیخته اند واعتقاد دارند که برای باز گشت دوباره مسیح به زمین ، باید به جنگ هسته ای روی آورند . واین جنگ در جایی به نام آرمگدون ، میان اردن وفلسطین به وقوع میپیوندد وبه نابودی وتخریب اکثر شهرهای جهان می انجامد .

این بنیاد گرایان معتقدند نیروهای شر و بی ایمان – اعراب ومسلمانان –علیه اسراییل متحد خواهند شد وارتشی 400 ملیونی گرد خواهند اورد و با او خواهند جنگید . اما در این جنگ مسیح اولین ضربه را با سلاح های کشنده خود بر آنها وارد میکند. سپس مسیح مومنان خویش را به بالای ابرها میبرد وسپس با آنها فرود خواهد آمد و برای هزار سال زندگی سعادتمند خواهد داشت . البته آنان فراموش کرده اند که مسلمانان سلاح هسته ای در اختیار ندارند وهم چنین مسلمانان به مسیح به عنوان یکی از پیامبران الهی اعتقاد دارند نه این که مخالف اوباشند .

باید یادآور شد که این نظریه در بحران های بسیاری تکرار شده است . از جمله هنگام اشغال لبنان توسط اسراییل در سال 1982. در آن زمان پت رابرسون در تلویزیون از رعب ووحشتی سخن گفت که جنگ آرمگدون به دنبال دارد . طی جنگ آزادسازی کویت نیز چنین پیشگویی هایی به گوش رسید .

پس نتیجه ای که از این بحث میتوان گرفت این که وظیفه ماست که از آرمگدون ، اسطوره ، حقیقت یا عقیده مذهبی برای خویش نسازیم .

عقیده هزاره خوشبختی نزد انجیلی ها نیز رواج زیادی دارد .

بنیاد گرایی انجیلی  واصول واعتقادات آن ریشه های عمیقی در انگلیس وآمریکا دارد. اصطلاح صهیونیسم مسیحی واقعیت درد ناکی است که در قرن 16 انگلستان شاهد آن بوده است .


آرمگدون وسیاست خارجی آمریکا

اگر انگلیس نقش اساسی در برپایی وتاسیس اسراییل وسیاست قیمومیت برفلسطین داشت ودر این راه مذهب وسیاست را درهم آمیخت ، اما آمریکا نیز نقش کمتری نداشت . این کشور اولین کشوری بود که دولت بنیاد گرای صهیونیستی را به رسمیت شناخت و در تمام ابعاد وزمینه ها از آن حمایت کرد . آمریکا آن زمان که جنایت های وحشیانه مسجد الاقصی وطی آن 21 نمازگزار کشته شد، آمریکا از محکوم کردن این جنایت سرباز زد . هم چنین تلاش کرد از صدور قطع نامه شورای امنیت ، جهت محکوم کردن کشتار ابراهیمی جلوگیری کند . هم چنین پس ازتجاوز شارون به کرانه باختری آمریکا از تشکیل هییت تحقیق وتفحص پیرامون این حادثه جلوگیری کرد. البته اسراییل از دید خود واز دید صهیونیسم مسیحی تصمیم گیرنده اصلی آمریکاست و ازآنجا که برتر تمام انسانهاست !!!بنابراین مجازات ومحکومیت شامل حال آنها نمیشود .

 فرانکلین گراهام رهبرصهیونیست مسیحیت آمریکا که دوست بوش پسر است زبان به بدگویی از اسلام باز کرده است : خدای اسلام خدایی دیگر است ..... مسیح پسر خدا نیست . من معتقدم اسلام آیین بسیار خبیثی است .

گراهام کینه زیادی نسبت به اسلام داشته و ابراز هم کرده است . نکته جالب یا هولناک این که رونالد ریگان نیز به نظریه آرمگدون اعتقاد داشت . او سیاست خارجی وداخلی آمریکا را با آن در آمیخت . او اجازه نداد حد وحدودی برای مجهز شدن به سلاح هسته ای در نظر گرفته شود ودر سال 1986 از آن جهت به لیبی حمله کرد که اعتقاد داشت این کشور در جناح مخالف اندیشه های آرمگدونی است . عراق هم این چنین بود .

صهیونیسم یهودی و مسیحی از یک سو با معرفی چند سال آینده به عنوان دوران ظهور، سیستم سیاسی حاکم بر ایالات متحده را به عنوان یگانه منجی بشریت تبلیغ می کند و از سوی دیگر با تراشیدن موعودهای دروغین، اذهان خام ساده اندیشان را به سوی دست نشاندگان مزدور خود متوجه می سازد . تقابل بن لادن با ایالات متحده بی تردید یک بازی سیاسی است که نمونه نازل آن را در پیروزی موقت اعراب در صحرای سینا شاهد بودیم . پیروزی ظاهری و موقتی که نتیجه باطنی آن حاکمیت چند ساله انور سادات رئیس جمهور معدوم مصر و امضای قرارداد صلح کمپ دیوید بود . قرارداد صلحی که پیروزی صوری اعراب در جنگ با اسرائیل مقدمة الجیش آن و عامل خواب خرگوشی مسلمانان محسوب می شد . همین بازی در اثنای جنگ کویت تکرار شد و ساده اندیشی تحلیل گران ناآگاه که صدام و بوش پدر را در برابر هم می دیدند، به استقرار نیروهای نظامی غرب در کل منطقه خلیج و ترکیه انجامید . اگر انورسادات فراماسونری بود که در قالب قهرمان نبرد با اسرائیل جلوه کرد، صدام نیز مزدوری است که از آبشخور سیستم سیاسی غرب تغذیه می شود .

آنان معتقدند در آخر الزمان جنگ بزرگ هسته ای بین اقوام مومن(یهودیان)و کافران (سایر ملل غیر یهود) رخ خواهد داد که ارتش کفار یک ارتش 400میلیونی است. در این جنگ همه جای دنیا باید نابود شود تا با بازگشت دوباره ی حضرت مسیح بر خرابه ی  کره زمین هزاره ی عدالت شکل بگیرد .البته آن ها هم چنین معتقدند که قبل از آغاز جنگ حضرت مسیح طرفداران یهودی خود را به بهشت خواهد برد تا از آنجا شاهد نابودی زمین باشند.جالب این جاست که هر دوی مسیحیان و یهودیان به دنبال آمدن حضرت مسیح هستند با این تفاوت که مسیحیان عقیده به بازگشت دوباره حضرت مسیح دارند اما یهودیان معتقدند حضرت مسیح هنوز نیامده روزی خواهد آمد و یهودیت را بر دیگر ادیان پیروز خواهد گرداند.

رئیس جمهوران آمریکا به خصوص آن هایی که اعتقاد بیشتری به آرمگدون دارند از اتمام ذخایر خود ابایی ندارند و به فکر حفظ آن برای  آیندگان نیستند. چرا که آینده ای برای خود و دیگران نمی بینند، آن ها  تنها به دنبال ایجاد کردن شرایط لازم برای بازگشت دوباره مسیح هستند. این تفکر طرفداران زیادی دارد، یک عده خود یهودیان صهیونیست هستند که برای خود ارزش و تقدس ذاتی قائل هستند به طوری که فقط خود را انسان می دانند. گروه دوم مسیحیان بنیاد گرایی هستند که جمعیت آن هابه  200میلیون می رسد که به این ها لقب مسیحیان یهودی پرست را می دهند .

ترومن سی وسومین رییس جمهور آمریکا بود.او هم از جمله تعمیدی هایی بود که به شدّت به ایده ی برانگیختگی و تأسیس مجدد مملکت قدیمی و یهودی خداوند اعتقاد داشت و معروف است که علاقه خاصی به مزمور 137 از مزامیر داوود داشت که با این سخن آغاز می شد: «بر رودهای بابل نشسته بودیم و چون به یاد صهیون افتادیم، به گریه افتادیم». ترومن اعتراف می کند که هر گاه داستان فرود آمدن وصایای دهگانه را در سینا خوانده است، احساسی عجیب سراسر وجود او را فراگرفته و تصریح کرده است: «موسی اصول و مبادی اساسی قوانین این امّت (یهود) رادر کوه سینا دریافت کرده است.»

بنابراین جای تعجب نیست، که آمریکای بنیادگرا، خود را در آغوش اسرائیل بنیادگرا بیندازد، همچنین میراث روحی و معنوی مشترک بین رؤسای جمهوری و نمایندگان مجلس سنا و نمایندگان مردم و نیز یهودیان بنیادگرای آمریکا و بنیادگرایان مسیحی انجیلی باعث شود، این رابطه ی گرم و صمیمانه جدایی ناپذیر باشد. بنابراین می توان گفت، این رابطه صرفا از ائتلاف استراتژیک یا نظام امپریالیستی نشئت نمی گیرد، بلکه الهام مشترکی است که از آیات و آموزه های تورات گرفته شده است. این جاست که محرک اصلی مجلس نمایندگان آمریکا، در حمایت از اسرائیل غاصب، مشخص می شود. این حمایت آن قدر وسیع و گسترده است که فراتر از فشار لابی معروف یهود است. «توماس جی لین» نماینده ی مجلس نمایندگان آمریکا، در سال 1944، از این رابطه چنین تعبیر می کند: «برای این که یهود مملکت خداوند را بنا کنند، نباید به عنوان اقلیتی عاجز و ناتوان در میان سایر ملل پراکنده شوند و همان گونه که پیامبران بشارت داده اند، باید دولتی داشته باشند تا در آن کار کنند و سیستم اجتماعی خویش را آن چنان متحول کنند که نمونه و الگوی تمام جهانیان باشد و ملل دیگر از آن درس بگیرند» «کابوت لودج»، رئیس هیئت روابط خارجی کنگره، در سخنرانی خود، در بوستون، در 1922، پیرامون «روح تعصّب در قبال مسئله ی فلسطین» چنین گفت: «به نظر من، این بسیار خوب و تحسین برانگیز است که ملّت یهود، در سراسر جهان، برای افراد هم کیش خویش (که تمایل به بازگشت به سرزمینی دارند که مهد آن ها بود و برای هزاران سال در آن به سر می بردند. وطنی قومی- ملی بنا کنند. من هرگز نمی توانم، تصور کنم. قدس و فلسطین زیر سلطه ی محمّدی ها (مسلمانان) باشد. باقی ماندن قدس و فلسطین- که برای یهود مقدّس است و سرزمینی که برای تمام ملل بزرگ مسیحی غرب مقدّس به شمار می آید- در دست ترک ها (مسلمانان) برای سال های سال، چون لکه ی ننگی است بر پیشانی تمدن، که باید آن را پاک کرد».

بدین ترتیب، آمریکا به خاستگاه بنیادگرایان، آن هم نه فقط بنیادگرایی مسیحی که بنیادگرایی یهودی تبدیل شد و یهودیان افراطی و متعصبی، در این کشور سر برآوردند که از ارتکاب وحشیانه ترین جنایت ها، در حق اعراب و مسلمانان واهمه نداشتند. آن ها با دو تابعیت و حفظ گذرنامه های آمریکایی با حرص و ولع خواهان اقامت و سکونت در مناطق عربی و اشغالی سال 1967 م شدند و سازمان هایی بنیان نهادند که در کفر و الحاد وحشیگری در جهان بی همتا بود. یکی از معروف ترین این سازمان ها و جنبش ها، جنبش بنیادگرا-صهوینستی کاخ و رهبر قاتل آن «مائیرکاهانا» و از افراد برجسته آن «گولد اشتاین» عامل قتل عام و کشتار حرم ابراهیمی، در سال 1414 هـ ق است. و آمریکا لحظه ای تردید نمی کند، از این که مبادا این عمل، عملی جنایتکارانه و این سازمان، سازمانی تروریستی و غیر قانونی معرفی شود از اسرائیل در این راه حمایت نکند! و عجیب این است که برای تجاوزات این سازمان و سایر تجاوزات اسرائیلی علیه اعراب، توجهی بنیادگرایانه دست و پا می کند و عجیب تر آن که وقتی تصمیمات و قرارهای اسرائیلی با قوانین و معاهدات بین المللی تناقض پیدا می کند، قوانین اسرائیلی باید مورد احترام قرار گیرند، چون منعکس کننده ی خواست و اراده ی الهی هستند، در حالی که قوانین بین المللی منعکس کننده ی خواست و اراده ی بشری می باشند و اگر در خواسته ها و اراده ها، تناقض حاصل شود، باید مقابل خواست و اراده ی الهی سر فرود آورد.


عقاید بنیاد گرایان انجیلی

بنیاد گرایان انجیلی اعتقاد دارند ، اشغال اسراییل وقتل کودکان وزنان وپیران عرب عمل مقدسی است . آنها اعتقاد دارندکه باید مسجد الاقصی را تخریب کرد وبه جای آن هیکل ساخت ، چون این خواست الهی است . هر که اسراییل را حمایت کند خداوند ، زندگی او رامبارک گرداند. هم چنین باید اسراییل را تشویق کرد تا سرزمین های بیشتری رابه خود ملحق کند و دعوت های صلح را نپذیرد یا مانع تحقق آنها شود ، زیرا سهل انگاری وتاخیر در الحاق وانضمام زمین ، نزول مسیح را به تعویق می اندازد .


بنیاد گرایان مسیحی عوامل بازگشت مسیح نزد آنان را 6 چیز میدانند :

1.بازگشت یهود به سرزمین فلسطین

2. برپایی دولت یهود در سرزمین مقدس

3. بشارت دادن لاهوت انجیلی به تمام ملل از جمله ملت های ساکن دراسراییل که منظور، اعراب یا طوایف ساکن فلسطین اشغالی مانند مسلمانان ومسیحیان وپیروان سایر مذاهب هستند ، چون نزد ایشان ، تبشیر یهود ، به بازگشت مسیح ممنوع است.

4. عروج کلیسا

5 . مللی وجود دارند که به خداوند ایمان ندارند ودشمنان مسیح به شمار می آیند .

این ملل جنگ هایی علیه اسراییل راه اندازی میکنند وفتنه ها وآشوب ها وسختی های بسیار نصیب مومنان میشود . یقینا منظور ایشان اعراب هستند وتا زمانی که مسلمانان به سان آنها به مسیح ایمان نداشته باشند و آن راخدای خویش فرض نکنند و عبادت وپرستش او رارد کنند ، دشمنان او هستند . البته اینها نادیده گرفته اند که مسلمانان به مسیح احترام میگذارند وبه او به عنوان یکی از پیامبران الهی ایمان ایمان دارند .

6 . وقوع نبرد آرمگدون : همان جنگ هسته ای است که در ابتدا ذکر شد .

بنیاد گرایان همچنین اعتقاد دارند که اگر مسوولان آمریکایی برنامه ای برای صلح جهانی بریزند وبه موجب آن حتی یک وجب از سرزمینی که خداوند به ملتی عطاکرده است را ازآنها بگیرند و به دیگران بدهند ، گناه بزرگی مرتکب شده اند .


روز فرجام وحاکمیت رویاهای یهود برجهان

یهودیان امروزی اعتقاد دارند که آنها صاحبان وعده الهی هستند وحاکمیت ایشان فقط شامل سرزمین بین دو رود نیل وفرات نمیشود . بلکه خدا تمام جهان را به ایشان بخشیده است . آنها در ایت زمیته به متون تحریف شده ای که خود آنها را تحریف کرده اند ، استناد میجویند . آنها اعتقاد دارند که باید باملل دیگر بجنگند و به انتظار آن روز باشند که مسیح حقیقی ومسیح آنها پیروزی موعود را برای ایشان محقق سازد .آنها معتقدند که پیش از ظهور روز واپسین ، انحطاط مذهبی بر جهان حاکم خواهد شد .


نقد

اسطوره وخرافه وتعابیر نژاد پرستانه با مذهب درمی آمیزد . بنی اسراییل به جای این که به این بیندیشند که چگونه به راه راست هدایت شوند ، به این میندیشند که چگونه رهبر وحاکم جهان شوند و به جای این که با ایمان وعمل صالح در میان ملل به زندگی خویش ادمه میدهند ومقابل اوامر خدا سر فرود آورند ، با مکر و خدعه وخون ونیرنگ وآتش وتجاوز میخواهند به اهداف خویش دست یابند . به جای این که آنها به دعوت پیامبران و راه راست ، پرستش خدا و ورد پرستش بت ها ودوری از گناه وفساد اجتماعی واخلاق روی آورند ، احبار تلمود وکاهنان  وپیروانشان را میبینیم که به نجات ورهایی مفهومی نژاد پرستانه ومصیبت بار میدهند . خداوند هدایتشان کند .


 

 
  • یه رفیق
۱۸
تیر

باسمه تعالی


خلاصه ی کتاب انتظار، باید ها و نباید ها
چگونه می توان از فرهنگ مهدوی گفتگو گرفت ؟

نوشته ی ابراهیم شفیعی سروستانی
ناشر : مؤسسه ی فرهنگی موعود و مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

مخلص : محمدرضا اسماعیل زاده آشینی
-
دانشگاه امام صادق علیه السلام
بهار 1394


---

 

فهرست

پیشگفتار: 4

مقدمه. 6

1 مفهوم انتظار. 7

1 . انتظار به معنای عام؛ 7

2.انتظار به معنای خاص : 8

2 ضرورت انتظار. 9

3 فضیلت انتظار. 10

چرا این همه فضیلت؟. 10

4 وظایف منتظران. 11

4-1 شناخت حجت خدا و امام عصر. 11

4-2 پیراستگی از بدی ها و آراستگی به خوبی ها 12

3-4 پیوند با مقام ولایت.. 13

4-4 کسب آمادگی برای ظهور حجت حق. 13

5-4 ارتباط با فقها و مراجع تقلید 13

6-4 دعا برای تعجیل فرج. 14

7-4 بزرگداشت یاد و نام حضرت مهدی علیه السلام 14

5 نقش سازنده انتظار. 15

1-5 از زاویۀ مفهوم  انتظار. 15

2-5 از زاویۀ متعلق انتظار. 15

مقدمه. 17

1 ارتباط معنوی با امام عصر علیه السلام 18

2 شناخت دیدگاه های موجود در زمینۀ باور مهدوی.. 18

1-2 دیدگاه کلامی- تاریخی. 19

2-2 دیدگاه فرهنگی- اجتماعی. 20

3 رعایت اخلاص در عمل و پیراسته داشتن نیت.. 22

4 توجه به جایگاه و شأن رفیع امام عصر علیه السلام 23

5 دشمن شناسی و دوست شناسی. 24

1-5. تولی و تبری در آموزه های اسلامی. 24

2-5 ضرورت دوست شناسی و دشمن شناسی. 24

6 توجه به دیدگاه ها و نظرات  مراجع عظام تقلید 25

7 توجه به آفت ها و آسیب های اندیشۀ مهدوی.. 25

1-7 عوام زدگی و سطحی نگری.. 25

2-7 روشنفکر زدگی و تأویل گرایی. 26

8 زدودن مطالب ضعیف و باورهای نادرست.. 26

9 توجه به کارکردهای مجالس و مراسم مهدوی.. 27

10 گشودن زوایای جدید در طرح مباحث مهدوی.. 27

11 پرهیز از تعیین وقت برای ظهور. 28

12 پرهیز از طرح مطالب سست، واهی و بی اساس.. 28

13 پرهیز از اغراض جناحی و گروهی. 29

14 پرهیز از موضوعات و مباحث کم اهمیت یا بی اهمیت


---

پیشگفتار:

کتاب حاضر با هدف پاسخگویی به پرسش ها و ابهام های موجود در زمینه ی فرهنگ انتظار از یک سو و تبیین بایسته های ترویج و تبلیغ این فرهنگ از سوی دیگر فراهم آمده است و از این رو در فصل اول آن مباحث مختلف با فرهنگ انتظار، همچون مفهوم، ضرورت و فضیلت انتظار، وظایف منتظران و نقش سازنده ی آن به تفصیل موردبررسی قرارگرفته است و در فصل دوم آن نیز مهم ترن باید ها و نباید هایی که شایسته است مراکز، مؤسسات و نهادهای فرهنگی، تبلیغی، تحقیقی و ... در زمینۀ ترویج و تبلیغ فرهنگ و باور مهدوی مورد توجه قرار دهند، بررسی شده است.

در این کتاب منابع نیز آورده شده است.

 

 

فصل اول

 


انتظار در تفکر شیعه



 

 

 

 

مقدمه

در طول هزار و اندی سال، هر گروه از مردم بسته به گرایش های خاص، از دیدگاهی خاص جایگاه حضرت را در عالم هستی تحلیل کرده اند و تصور خود را درست و مطابق با واقع دانسته اند.

اما در این میان گروهی با در نظر گرفتن همه ی ابعاد، به طرح معنای درست انتظار پرداخته و در صدد تعیین وظیفه و نقش مردم در دوران غیبت برآمدند.

برای شناخت جایگاه و مفهوم انتظار در تفکر شیعی برخی از روایاتی را که در این زمینه آورده شده است مورد بررسی قرارمی دهیم تا روشن شود که :

1.  معنا و مفهوم انتظار چیست؟

2.  آیا انتظار ضرورت دارد؟

3.  فضیلت آن چیست؟

4.  چه وظایفی در عصر غیبت بر عهدۀ منتظران است؟

5.  انتظار چه آثار سازنده ای بر فرد و جامعه دارد؟

 


1
مفهوم انتظار

 

انتظار یعنی «چشم داشتن» و «چشم به راه بودن». انتظار مفهومی است که با نهاد همۀ انسانها عجین شده است و می توان گفت که همۀ انسانها به نوعی منتظرند.

به بیان دیگر انتظار یا امید به آینده همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند، سرنوشتی جز مرگ، تباهی و سکون نخواهد داشت.

همان طور که پیامبر اکرم فرمودند: امید برای امت من مایه ی رحمت است و اگر امید نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درختی نمی کاشت.

مولانا نیز این گونه می گوید:

گر نبودی میل و امید ثمر                           کی نشاندی باغبان بیخ شجر

این امید به آینده و فردای بهتر، خود ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمال جویی انسان است.

با توجه به اهمیت و نقش اساسی امید به آینده و انتظار فرج در زندگی انسانها، مکتب اسلام تلاش نموده است با تقویت این روحیه، تلاش و سرزندگی جوامع اسلامی و مسلمانان را به نهایت درجه خود رسانده و آن ها را در هر زمان پویا و پایدار نپه دارد.

به نظر می رسد امید به آینده و انتظار فرج در آموزه ای دین اسلام به دو معنا به کار رفته است:

1 . انتظار به معنای عام؛ با فضیلت بخشیدن به «انتظار گشایش» و امید به آینده و از سوی دیگر با نکوهش یأس و ناامیدی، روحیۀ تلاش وتکاپو را در افراد جامعه اسلامی زنده نگهدارد.

اهتمام اسلام به معنای عام انتظار تا بدان حد بوده که از یک سو امید به فرارسیدن گشایش از سوی خدا در زمرۀ برترین اعمال و از سوی دیگر یأس و ناامیدی از رحمت خدا از جمله گناهان کبیره شمرده شده است.

روایاتی که در آن ها به فضیلت انتظار فرج به طور کلی و بدون ذکر متعلق فر اشاره شده است:

1-1.    از رسول گرامی اسلام نقل شده است که : هرکس نسبت به رزق کمی کخ خدا به او داده خشنود باشد، خداوند نیز نسبت به عمل کمی که او انجام می دهد خشنود می گردد و انتظار گشایش عبادت است.

1-2.    برترین عبادت ها انتظلر فرج است.

1-3.    بر ترین جهاد امت من انتظار فرج است

1-4.     امام علی علیه السلام می فرمایند: منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. به درستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند، صاحب عزت و جلال، انتظار فرج است.

1-5.    آن حضرت در بخش دیگری پس از اشاره به ان مطلب که ناشکیبایی در هنگام بروز ناگواری ها موجب از بین رفتن اجر انسان می شود، می فرماید : برترین کارهای انسان، انتظار گشایش از سوی خداوند است.

1-6.    امام صادق علیه السلام نیز در ضمن سفارش های خود به ابوحنیفه می فرمایند:
 برترین کارها انتظار گشایش از خداست.

 

2.انتظار به معنای خاص : در این معنا انتظار به گشایش و امید به آینده از حالت امری محدود، سطحی و اجتماعی خارج شده و تبدیل به امری گسترده، عمیق و اجتماعی می گردد.

دین مبین اسلام با توجه به اینکه امید به آینده و انتظار یک گرایش فطری و جوهرۀ زندگی انسان هاست تلاش نموده که این گرایش را از یک سو توسعه و از سوی دیگر تعمیق بخشد.

به این بیان که به همۀ انسان ها می گوید: اولا، شما فقط منتظر بهبود زندگی خود و اطرافیانتان نباشید بلکه این انتظار را نسبت به همۀ افراد جامعه گسترش دهید. و رفاه و سعادت و عدالت در همۀ جهان گسترده شود.

ثانیا انتظار شما نباید متوجه امور ظاهری، سطحی و محدود زندگی گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آینده ای باشید که حقیقت،عدالت و معنویت مطلق در جهان حاکم شود.


2
ضرورت انتظار

 

در تفکر شیعی، انتظار موعود به عنوان یک اصل مسلم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد تصریح شده است، که از جمله می توان به روایات زیر اشاره کرد:

1.  روزی امام صادق علیه السلام به یاران خود فرمود:
آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای، صاحب عزت و جلال، هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی پذیرد؟ گفتند : چرا.
فرمود : گواهی دادن به اینکه هیچ شایستۀ پرستشی جز خدا نیست و این که محمد فرستادۀ اوست، و اقرار کردن به آنچه خاوند به آن فرموده، و ولات ما و بیزاری  از دشمنان- یعنی خصوص امامان
و تسلیم شدن به آنان و پرهیزکاری و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم.

2.  روزی مردی بر حضرت باقر وارد شد و امام به او جملاتی مشابه بالا فرمود که در میان آن ها «انتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هروقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد» مشاهده می شود.

3.  امام موسی بن جعفر علیه السلام خطاب به عبدالعظیم حسنی فرمودند:

ای ابوالقاسم به درستی که قائم از ماست و او است مهدی که واجب است در زمان غیبتش انتظار کشیده شود و در زمان ظهورش اطاعت گردد و او سومین امام از فرزندان من است


3
فضیلت انتظار

 

 

توجه به فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی حضرت بر شمرده شده است، سر فضیلت والای آن را روشن می سازد.

در این جا به پاره ای از فضائلی که برای منتظران حضرت بقیه الله الاعظم بر شمرده شده، اشاره می کنیم:

 

3-1 امام سجاد علیه السلام منتظران را برترین مردم همۀ روزگاران بر می شمارند:

آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته اند و منتظر ظهور او هستند برترین مردم همه روزگاران هستند.

3-2 شیخ صدوق در کمال الدین از امام صادق روایت کرده است که:

منتظر امر ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد.

3-3 در همان کتاب به نقل از امام صادق :

خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش چشم به راه ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان اولیاء خدا هستند، همان های که نه ترسی بر ایشان است و نه اندوهگین می شوند.

3-4 در روایت دیگری مرحوم مجلسی از امام صادق:

هرکس از شما بمیرد درحالی که منتظر این امر باشد همانند کسی است که با حضرت قائم در خیمه اش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظه درنگ کرده، آنگاه ی فرماید : نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بند. سپس فرمود : نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا شهید شده باشد.

 

چرا این همه فضیلت؟

برای رسیدن به پاسخ چند نکتۀ اساسی را باید مورد توجه قرار داد:

1.  انتظار حلقۀ اتصال شیعه با امام معصوم: امامت و ولایت رکن اصلی مکتب تشیع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهم ترین نقاط تمایز این مکتب از سایر مکتب هاست در زمان غیبت و عدم حضور ظاهری امام در جامعه انتظار موجب می شود که ارتباط شیعیان با امامشان اگرچه به صورت ارتباط قلبی و معنوی حفظ شود و آن ها در همۀ اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند.

و یا این که امام سجاد دلیل برتری را این می دانند که برای آن ها غیبت و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در زمان غیبت انجام می دهند.

2.  انتظار، معیار ارزش انسان ها: آرزوها انسان را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی هرچه همت بلند تر و آرزو ارزشمند تر باشد حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود.

امام علی در همین زمینه می فرماید:

ارزش مرد به اندازۀ همت اوست

و در جای دیگر می فرمایند: مرد را آن بهاست که در دیده اش زیباست.

چون انسان منتظر ارزشمند ترین آرزوها را دارد به طور طبیعی از بهترین و والاترین ارزش ها برخوردار است.

البته به شرط آنکه منتظر به تناسب آرزوی بلند خود از تلاش و کوشش برای تحقق هرچه ز.دتر هدف کوتاهی نکند.

3.  انتظار عامل پویایی فرد و اجتماع: اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او برشمرده شده عمل کند به الگوی مطلوب انسان دیندار دست می یابد و از جایگاه و مرتبۀ والایی برخوردار می شود .

 

 

4
وظایف منتظران

 

در بعضی از کتاب ها تا هشتاد وظیفه برای منتظران بر شمرده شده است اما در این جا به تعدادی از مهم ترین این وظایف اشاره می کنیم:

4-1 شناخت حجت خدا و امام عصر

اولین و مهم ترین وظیفه ای که هر شیعه منظر بر عهده دارد کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خویش است. و به حدی اهمیت دارد که در روایات بسیاری از شیعه و سنی نقل شده است.

همانند روایت معروف : هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است

فلسفۀ آفرینش انسان، رسیدن به مقام معرفت خداست. اما این معرفت حاصل نمی شود مگر به معرفت امام و حجت عصر چرا که امام آینۀ تمام نمای حق و واسطۀ شناخت خداست.

توجه به مفاد دعاهایی که خواندن آن ها در عصر غیبت مورد تأکید قرار گرفته است نیز ما را به اهمیت موضوع شناخت حت خدا رهنمون می سازد همانند دعای : اللهم عرفنی نفسک ......

بهترین ره برای پی بردن به مقامات بلند امامان معصوم شیعه، مطالعه و تأمل در کتاب های است که در این زمینه نگاشته شده است از جمله کتاب های :

1-  کافی از شیخ کلینی

2-  معرفت حجت خدا از صافی گلپایگانی

3-  معرفت امام عصر از سید محمد نی هاشمی

4-  ولایت کلیه از سید حسن میرجهانی طباطبایی

خواند زیارت جامعۀ کبیره و تأمل و تدبر در اوصافی که در این زیارت برای ائمۀ معصومین نقل شده است نیز بسیار مؤثر است.

البته باید توجه داشت که معرفت حقیقی با مطالعه صرف حاصل نمی شود بلکه باید از عنایات حضرت حق نیز مدد جست

شاید بتوان گفت که شناخت نشانه ها و علائم ظهور نیز یکی از فروع شناخت امام عصر است زیرا انسان فریب مدعیان دروغین را نمی خورد.

برای آشنایی با نشانه های ظهور نیز می توان به کتابهای زیر مراجعه کرد:

1-  نوائب الدهور فی علائم الظهور از سید حسن میرجهانی

2-  عصر ظهور ترجمه کتاب عصر الظهور از عی کورانی مترجم عباس جلالی

3-  روزگار رهایی (یوم الخلاص) : از کامل سلیمانترجمۀ علی اکبر مهدی پور

4-  نشانه های ظهور او از محمد خادمی شیرازی

4-2 پیراستگی از بدی ها و آراستگی به خوبی ها

وظیفۀ مهم دیگری که هر شیعه بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص ناپسند و آراستن خود به اخلاق نیکوست؛ موضوع تهذیب نفس و دوری از گناهان و اعمال ناشایست از چنان اهمیتی برخوردار است که در توقیع حضرت قائم به شیخ مفید یکی از اسباب یا تنها عامل طولانی شدن غیبت و دوری شیعیان از لقای آن بدر منیر شمرده شده است.

 

ممکن است پرسیده شود از کجا می توان فهمید امام زمان از ما چه می خواهد؟

در پاسخ لازم است دو نکته آورده شود:

1.  امام زمان ادامه دهنده ی راه پیامبر و ائمۀ معصومین علیهم السلام است.
رضایت و خشنودی امام در چیزی جز آنچه که در کتاب خدا یا در کلمات رسول خدا یا سایر ائمه به آن اشاره شده نیست. ما می توانیم با مراجعه به دعایی مانند مکارم الاخلاق که از امام سجاد نقل شده است به خصال و ویژگی هایی که امام زمان از ما انتظار دارند واقف شویم

2.  امام زمان به عوامل خرسندی و ناخرسندی خود اشاره کرده اند:

در احادیث و زیارت ها و دعاهایی که به صورتی از امام مهدی برای ما به یادگار مانده است به صراحت تمام آنچه که موجب خرسندی یا ناخرسندی آن حضرت است بیان شده و چگونه سخن گفتن، اندیشیدن و عمل کردن به ما آموخته شده است.

مجموعه سخنان و رهنمودهای امام عصر توسط برخی نویسندگان جمع آوری شده است که از جمله آن کتاب ها:

1.  مجموعه سخنان، توقیعات و ادعیۀ حضرت بقیه الله از محمد خادمی شیرازی

2.  کلمه الامام المهدی از سید حسن شیرازی مترجم سید حسن افتخارزاده

3.  المختار من کلمات الامام المهدی از محمد الغروی

یکی از یادگارهای گرانقدر آن حضرت دعای اللهم الرزقنا توفیق الطاعه ... است

3-4 پیوند با مقام ولایت

حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر و تجدید دائمی عهد و پیمان با آن حضرت یکی دیگر از وظایف مهم شیعه در عصر غیبت است در روایات متعددی امامان ما شیعیان خود را به تجدید عهد و پیمان خود با امام زمان سفارش کرده اند و از آن ها خواسته اند که در آغاز هر روز و بعد از هر نماز واجب دعای عهد بخوانند.

4-4 کسب آمادگی برای ظهور حجت حق

کسب آمادگی های نظامی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غائب است رمز این که شیعه باید هر لحظه آماده باشد این است که زمان ظهور برای ما مشخص نیست و هر آنکه اراده ی خداوند تعلق گیرد ممکن است ظهور واقع شود با نگاهی به تاریخ شیعه می توانیم به عمق باور مردم به موضوع ظهور و آمادگی همیشگی آن ها پی ببریم.

باید توجه داشت که نحوه آمادگی و مهیا بودن برای ظهور بستگی به شرایط زمان و مکان دارد

5-4 ارتباط با فقها و مراجع تقلید

در دوران غیبت هیچ یک از احکام اسلامی تعطیل نشده و باید به همۀ آنچه اسلام از ما خواسته عمل کنیم و چون امکان دسترسی به امام معصوم و فراگرفتن مستقیم احکام دین وجود ندارد، بایستی به امر خود معصومین به فقهای جامع الشرایط رجوع کنیم.

چنان که در روایتی امام حسن عسکری از امام صادق نقل می کند: فاما من کان من القها صائنا لنفسه، حافظا لدینه ....

یا در توقیع امام زمان در پاسخ اسحاق بن یعقوب که می فرمایند:

و اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه احادیثنا ...

و اما در رویداد هایی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آن ها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان

در دوران غیبت صغری از طریق نواب اربعه سؤالات علما و مردم خدمت امام زمان می رسید و ایشان جواب آن ها را می دادند اما در دوران غیبت کبری دیگر کسی به عنوان نائب خاص معرفی نشد و برای پاسخ گیری به راویان حدیث که همان مجتهدان جامع الشرایط هستند؛ بایستی مراجعه شود.

6-4 دعا برای تعجیل فرج

یکی از وظایف مهمی که بنا به تصریح حضرت صاحب الامر بر عهدۀ منتظران  گذاشته شده، دعا برای تعجیل فرج است.

چنان که حضرتش می فرماید : برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما همان است.

بنابراین همۀ شیعیان باید در طول شبانه روز در اوقات نماز و در ایامی که دعا سفارش شده برای تعجیل فرج به عنوان یک تکلیف و وظیفۀ مهم دعا کنند و این دعا را بر همۀ دعاهای خود مقدم کنند.

7-4 بزرگداشت یاد و نام حضرت مهدی علیه السلام

بایستی نام همۀ معصومین به بزرگی یاد شود اما در این میان امام مهدی جایگاه ویژه ای دارند زیرا:

1.  ایشان امام عصر و زمان ما و حجت حی و حاضر خدا هستند.

2.  ایشان احیا کنندۀ دین و دین باوری در سراسر جهان هستند

3.  آن امام وارث همۀ شایستگی هایی هستند که در خاندان رسالت وجود داشته است

 

 

5
نقش سازنده انتظار

 

 

انتظار منجی موعود از سویی عاملی برای شکیبایی در برابر سختی هاست و از سوی دیگر عاملی برای پویایی، تحرک و آماده باش همیشگی شیعیان است.

با توجه به این نگرش، انتظار نقشی سازنده در فرد و جامعه داشته و برای روشن تر شدن این نقش از دو زاویه به تحلیل این موضوع می پردازیم:

1-5 از زاویۀ مفهوم  انتظار

این مفهوم سه پایۀ اساسی دارد:

1.  نا خشنودی از وضع موجود

2.  امید و باور به آینده مطلوب

3.  تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب

انتظار، چه به معنای عام و چه معنای خاص آن زمان فعلیت می یابد که سه رکن یاد شده تحقق یابد.

2-5 از زاویۀ متعلق انتظار

در مذهب شیعه منجی موعود تنها انسان برتری که در آخرالزمان جهان را پر از عدالت می سازد نیست بلکه او تداوم بخش رسالت انبیاء و حجت خداست بر روی زمین و وجود او در لحظه لحظه زندگی ساکمان زمین نقش دارد.

بنا براین مفهوم، کسی که در انتظار ظهور حجت خداست خود را مکلف می کند که همۀ مناسابات فردی و اجتماعی اش انعکاس انتظارش باشد به بیان دیگر تنها کسانی در زمان ظهور سربلندند که در زمان غیبت در جهت تأمین رضایت مولایشان تلاش کرده باشند.

با توجه به این که رجعت از رویدادهای مقارن با عصر ظهور است به روشنی می توان نتیجه گرفت که آیه 158 سورۀ انعام در زمان ظهور اتفاق خواهد افتادنکته مهم این است که هرکس باید تا پیش از آشکار شدن حجت خداوند به گونه ای زندگی کند که بتواند به هنگام ظهور در پیشگاه آن حضرت پاسخگو باشد، چرا که در آن روز توبه و پشیمانی سودی ندارد.

با توجه به آنچه گفته شد در می یابیم که انتظار حجت انتظاری است زنده و پویا در لحظه لحظه حیات آدمی جاری می شود و زندگی فردی و اجتماعی او را متحول می سازد.



فصل دوم

 


  باید ها و نباید های ترویج انتظار

 

 

 

 

 

مقدمه

 

در این فصل تلاش شده که ضمن تبیین مهم ترین بایدها و نباید های ترویج انتظار و ارائه راهکارهایی برای تعمیق و گسترش هرچه بیشتر این گونه فعالیت ها، برخی از آسیب ها و آفت هایی که فعالیت های تبلیغی و ترویجی در حوزۀ مباحث مهدوی را تهدید می کنند، نیز بررسی شود.

 

 1

ارتباط معنوی با امام عصر علیه السلام

 

 

در فرهنگ اسلامی که نقش دعوت کننده (داعی) مردم را بر عهده می گیرد، لازم است خود بیش از هرکس دیگر به آنچه مردم را به آن فرا می خواند پای بند باشد.

لذا کسی که جامه را به سوی امام زمان دعوت می کند، قطعا باید خود بیش از دیگران با امام زمان رابطۀ معنوی برقرار کند .

افزون بر این، این انس و ارتباط از جهت به دست آوردن پشتوانۀ لازم در فعالیت تبلیغی لازم است؛ به دلیل شرایط حاکم خاص فرهنگی در برخی محیط ها که مسائل و مشکلاتی دارند.

ممکن است پرسیده شود چگونه می توان با امام مهدی رابطۀ معنوی برقرار کرد؟

به شرط این که از همان ابتدا توقع زیاد نداشته باشیم کار ساده ای است و نخستین قدم ها برای ایجاد این ارتباط می تواند انجام کارهای زیر باشد :

خواندن دعای عهد در صبحگاه، عرض سلام در آغاز و پایان هر روز، خواندن زیارت آل یاسین یا دعای ندبه در جمعه، دعا برای سلامتی ایشان و ...

هم چنین کتاب ها و آثار مختلفی در زمینۀ وظایف و تکالیف منتظران تألیف شده است که به دو مورد اشاره می کنیم:

1.  پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی(تکالیف الانام فی غیبه الامام علیه الصلوه و السلام) از دبیرالدین صدرالاسلام علی اکبر همدانی

2.  مکیال المکارم فی فوائدالدعاء للقائم از سید محمد تقی موسوی اصفهانی ترجمه سید مهدی حائری قزوینی

این نخستین قدم در ایجاد ارتباط معنوی با امام عصر است و قطعا با مواظبت بر انجام کارهایی که از آن ها یاد شد، رفته رفته روح انتظار در شما زنده تر شده و پیوند معنوی شما با امام مستحکم تر می شود.

 

2
شناخت دیدگاه های موجود در زمینۀ باور مهدوی

 

بر اساس روایاتی که از آن ها یاد شد، شناخت امام زمان بر هر مسلمانی واجب است و قطعا به همان میزان که امام زمان را بشناسیم به همان میزان هم از تیرگی و جاهلی دور و به سعادت و روشنایی نزدیک می شویم.

نکتۀ مهم این است که دیدگاه های گوناگونی در طول تاریخ از امام وجود دارد که آشنایی با آن ها برای مروجان و مبلغان ضروری است و مهم ترین آن ها عبارتند از:

1.  دیدگاه کلامی(اعتقادی ) تاریخی؛

2.  دیدگاه فرهنگی اجتماعی

این دو دیدگاه مکمل یکدیگرند و باید هر دو را به خوبی شناخت.

1-2 دیدگاه کلامی- تاریخی

در این دیدگاه دو بعد از شخصیت و زندگانی امام مهدی مورد توجه قرار می گیرد نخست، این که حضرت دوازدهمین امام از تبار معصومین که در حال حاضر در غیبت به سر می برند؛ دوم این که ایشان شخصیتی است تاریخی که در مقطع زمانی معینی از پدر و مادر مشخصی به دنیا آمده و حوادث متعددی را پشت سر گذاشته و با انسان های مختلفی در ارتباط بوده اند.

پرداختن به همۀ کتاب هایی که از قرن ها پیش تا کنون با دیدگاه یادشده به تحریر درآمده اند در گنجایش این مقاله نیست پس به ناچار تنها به ذکر عناوین، نویسندگان و سرفصل های برخی از مهم ترین کتاب ها بسنده می کنیم.

1.  الکافی، از مرحوم کلینی این مجموعۀ هشت جلدی در مجموع بین 16 تا 18 هزار روایت در خود جمع کرده و شامل 3 بخش کلی اصول، فروع و روضه است
گفتنی است که در جلد 8 به صورت متفرق، احادیثی در زمینۀ برخی ویژگی های آخرالزمان، نشانه های ظهور و ... آمده است.

2.  کمال الدین و تمام النعمه از شیخ صدوق یا ابن بابویه
چنانکه مرحوم صدوق در مقدمۀ کتاب آورده امام مهدی در رؤیای صادقه ای دستور تألیف کتاب یادشده را به ایشان داده اند

3.  کتاب الغیبه از محمدبن ابراهیم بن جعفر
مشتمل بر یک مقدمه و 26 باب است که در مقدمۀ طولانی آن به بیان دلایل و انگیزۀ تألیف کتاب پرداخته است

4.  الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد از شیخ مفید

این کتاب مجموعه کاملی از تاریخ زندگانی وشرح احوال و اوصاف امامان شیعه است که در یک مقدمه و 40 باب سامان یافته است. باب 35 تا 40 این کتاب به نام امام مهدی اختصاص دارد و در آن موضوعات مختلف مرتبط با آن امام بررسی شده است

5.  کتاب الغیبه از شیخ طوسی

ایشان این کتاب را برای بررسی مباحث مختلف با غیبت حضرت، دلیل آغاز غیبت و علت استمرار آن و همچنین پاسخ به سؤالات وشبهاتی که در این زمینه ها از سوی مخالفان مطرح می شده به رشته تحریر درآورده اند

6.  إعلام الوری بأعلام الهدی از امین الاسلام طبرسی
این کتاب دربردارندۀ تاریخ زندگانی، دلایل و معجزات و فضائل و مناقب پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت عصمت است. در بخش پایانی کتاب مباحث مختلف مرتبط با امام دوازدهم در ضمن 5 باب آورده شده است

7.  کشف الغمه فی معرفه الأئمه از علی بن عیسی بن أبی الفتح الإربلی
دورۀ کامل تاریخ زندگی و فضائل و مناقب پیامبر و اهل بیت است و به دلیل نیکویی روش، روشنی عبارات، امانت در نقل و استناد به مصادر مورد قبول شیعه و اهل سنت ستایش شده است.

8.  إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات از محمد بن الحسن الحر عاملی
این کتاب بر اساس گفته مؤلف آن دربردارندۀ بیش از بیست هزار حدیث و دلیل نقلی در زمینۀ اثبات نبوت خاصه حضرت خاتم الانبیاء و امامت ائمه اطهار است.
از مهم ترین ویژگی های ای کتاب در بررسی زندگی آن بزرگواران روایات معروف شیعه و اهل سنت وارد شده و به تفکیک نقل و بررسی شده است.

9.  بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار از محمد باقر مجلسی معروف به علامه مجلسی

از بزرگترین کتابهای مجموعه های روایی شیعه به حساب می آید و دربردارندۀ روایات بسیار زیادی در زمینه های مختلف اعتقادی، اخلاقی، فقهی و ... است
گفتنی است که در جلد 53 کتاب جنة المأوی اثر مرحوم حاج میرزا حسین نوری که در آن به احوال کسانی که در دوران غیبت کبرا توفیق تشرف خدمت امام عصر علیه السلام را داشته اند، آمده است.

10.                     إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب از شیخ علی یزدی حائری
این کتاب توسط سید محمد جواد مرعشی نجفی ترجمه و با نام چهرۀ درخشان امام زمان در سه جلد منتشر شده است

11.                     امامت و مهدویت از لطف الله صافی گلپایگانی
مجموعه ای از مقالات و کتاب هایی است که پیش از این به صورت مستقل چاپ و منتشر شده است

12.                     امام مهدی علیه السلام از ولادت تا ظهور از سید محمد کاظم قزوینی
کتاب یاد شده در زمرۀ کتاب های محدود ارزشمند تألیف شده در سال های اخیر است و مشتمل بر 24 فصل است.

13.                     روزگار رهایی (ترجمه یوم الخلاص) از کامل سلیمان، ترجمه علی اکبر مهدی پور

از نظر جامیت مباحث، کثرت تتبع روایات، روانی و شیوایی نگارش و نگاهی جدید به برخی روایات قابل توجه است

14.                     منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر از لطف الله الصافی الگلپایگانی
دربردارندۀ 1287 حدیث در موضوعات مختلف مرتبط با امام مهدی است که با بهره گیری از 390 کتاب از منابع معتبر شیعه و اهل سنت در موضوعاتی چون تفسیر، حدیث، عقائد و ... نوشته شده اند- به رشته تحریر درآمده است.
کتاب یاد شده در 11 باب و 94 فصل تنظیم شده است و در هر باب احادیث مرتبط با یک یا چند موضوع مشخص جمع آوری و دسته بندی شده اند.

15.                     مجمع أحادیث الإمام المهدی علیه السلام ، مؤسسة المعارف الاسلامیة
در این مجموعه 5 جلدی که با استفاده از 408 کتاب از منابع تفسیری روایی، تاریخی و ... شیعی و اهل سنت تدوین شده، مجموعا 1941 حدیث در موضوع امام مهدی و مباحث مختلف مرتبط با آن حضرت وارد شده اند

 

2-2 دیدگاه فرهنگی- اجتماعی

این دیدگاه ضمن پذیرش همۀ مبانی و اصولی که در دیدگاه کلامی- تاریخی در زمینه تولد، غیبت و ظهور آخرین حجت الهی، حضرت مهدی پذیرفته شده و بر اساس براهین و شواهد قطعی و تردید ناپذیر عقلی و نقلی به اثبات رسیده، در پی این است که موضوع مهدویت و انتظار را به عنوان مبنایی برای پی ریزی کلیۀ مناسبات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مسلمانان مطرح سازد.

چنانکه در بررسی نقش سازنده انتظار گفته شد، در معارف شیعی بر خلاف دیگر ادیان منجی موعود شخصیتی است فرازمانی که سه زمان گذشته، حال و آینده را به هم پیوند می دهد.

محدود کردن امام تنها به زمان گذشته و یا تنها به زمان آینده جفای در حق ایشان است.

معرفت امام زمان آنگاه می تواند ما را از مرگ جاهلی برهاند که بتوانیم با شناسایی امام عصر خود از هدایت های او بهره مند شویم و اوامر و نواهی او را پاس داریم وگرنه صرف این که بدانیم چه کسی در عصر حاضر امام ماست بی آنکه این امام تأثیری در زندگی و فعل ما داشته باشد، نمی تواند مایۀ نجات و رستگاری ما باشد.

در این جا اگر بخواهیم به شاخص ترین اندیشمندانی که بر اساس دیدگاه فرهنگی- اجتماعی به تحلیل و بررسی اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار پرداخته اند اشاره کنیم هیچ کس به اندازۀ امام خمینی به این دیدگاه اهتمام نداشته است.

امام راحل با طرح اندیشۀ تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت و تلاش خستگی ناپذیر در راه تحقق این اندیشه به انتظار معنی و مفهوم خاصی بخشید و تکلیف شیعیان در برابر حجت خدا را ارئه داد.

برای روشن تر شدن دیدگاه حضرت امام در این زمینه به برخی از مهم ترین شاخصه های این دیدگاه اشاره می کنیم:

1.  ارائه برداشتی متفاوت از مفهوم حجت

2.  دگرگون ساختن مفهوم انتظار

3.  تلاش برای تحقق عدالت در عصر غیبت

4.  زمینه سازی برای ظهور منجی موعود

5.  حرکت در جهت تحقق حکومت جهانی اسلام

برخی از آثاری که می توان با استفاده از آن ها به شناختی نسبتا جامع از دیدگاه فرهنگی-اجتماعی رسید به شرح زیر است:

1.  خورشید مغرب (غیبت، انتظار، تکلیف) از محمدرضا حکیمی

کتاب یاد شده در زمرۀ محدود آثار ارزشمندی است که در سال های اخیر در زمینۀ فرهنگ مهدوی نوشته شده است و نویسنده تلاش می کند که از جامعۀ ایده آل مهدوی پلی به جامعۀ امروزی مسلمانان بزند و راهی برای تحقق آرمان متعالی در دوران غیبت بیابد، به گفته او «خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می برد، باید خود صالح باشد»

2.  درآمدی بر استراتژی انتظار از اسماعیل شفیعی سروستانی
نویسنده از دریچه باور مهدوی سعی در عرضۀ تحلیلی کلی از اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران اسلامی دارد تا پس از آن از لابلای این اندیشه زمینه های گفتگو از استراتژی انتظار را فراهم آورد

3.  شناخت زندگی بخش (گفتارهایی در  شناخت آخرین حجت حق) از ابراهیم شفیعی سروستانی
شامل 12 مقاله است که نویسنده در طول سالهای 1376 تا 1378 در مجلۀ موعود منتشر ساخته است این کتاب فرهنگ مهدوی را از هر دو دیدگاه یاد شده مورد بررسی قرار داده

4.  ماهنامۀ فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی موعود
این مجله که به صورت مستمر از سال 1376 تا کنون چاپ شده است ضمن پرداختن به مبانی اعتقادی فرهنگ مهدوی و بررسی تاریخی این موضوع، فرهنگ مهدوی را به عنوان یک موضوع جاری و ساری در متن اجتماع که نسبت به همۀ رویدادها بی تفاوت نبوده و نسبت به همۀ آن ها دارای موضع و دیدگاه مشخص است.

 

 

3
رعایت اخلاص در عمل
و پیراسته داشتن نیت

 

 

کلیۀ فعالیت هایی که با هدف احیا و گسترش فرهنگ انتظار در جامعه صورت می گیرد از مصادیق بارز انتظار فرج است؛ از این رو در این گونه فعالیت ها چون هر عبادت دیگر، ننیت و اخلاص شرط اساسی بوده است.

انجام فعالیت تبلیغی و ترویجی خالصانه برای امام عصر مستلزم درک چند مطلب است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می کنیم

1-3 مدیون بودن همه ما نسبت به امام عصر:
همۀ نعمات و برکاتی که در عالم هستی نصیب ما می شود، به واسطۀ امام عصر و به طفیل هستی ایشان است؛ از این رو همگی ما در زندگی خود مدیون و وامدار امام عصر هستیم و اگر موفق به انجام تبلیغ در راهش شویم جز ادای بخش بسیار ناچیزی از دین خود کاری انجام نداده ایم.

2-3. خدمت به امام عصر افتخار همۀ اولیا و بزرگان:
امام مهدی چنان جایگاه رفیعی در عالم هستی دارند که حتی ائمه معصومین خدمت به ایشان را افتخار خود دانسته اند، با توجه به این کسی که توفیق خدمت به اهداف و  آرمان های مهدوی را به دست آورده باید خدا را به خاطر توفیقی که نصیب او کرده شکر کند.

3-3. جاری شدن برکت در زندگی خدمتگزاران به امام عصر:
هرگونه فعالیت با هدف ترویج و گسترش معارف اهل بیت در جامعه مورد رضایت حضرت حق بوده و موجب نزول خیرات و برکات می شود.

با نگاهی اجمالی به زندگی کسانی که عمر خود را وقف خدمت به اهل بیت کرده اند، نشان می دهد که این گونه افراد در زندگی خود از توفیق ها و برکت های الهی بیشتر برخوردار شده اند.

 

 

4
توجه به جایگاه و شأن رفیع
امام عصر علیه السلام

 

 

امام مهدی عصارۀ خلقت، خاتم اوصیا و وارث همۀ انبیا و اولیای پیشین است و آن حضرت چنان جایگاهی در نزد پیامبر و معصومین دارند که خطاب به ایشان از تعبیر پدر و مادرم به فدای او استفاده کرده اند.

مطالعۀ سیره و اقوال بزرگان و علما نیز نشان می دهد که آن ها نهایت ادب و احترام را نسبت به حضرت صاحب الامر رعایت می کردند و از هر سخن و عملی که اندک شائبۀ بی توجهی به مقام والای ایشان داشت، اجتناب می کردند.

بر اساس آنچه گفته شد، بر همۀ مبلغان فرهنگ مهدوی لازم است که در نوشته ها و گفته ها و کلیه فعالیت های تبلیغی نکات زیر را مورد توجه قرار دهند:

1-4 خودداری از به کاربردن کلمات و تعابیری که شایسته جایگاه و شأن رفیع امام عصر نیست؛

2-4 رعایت نهایت ادب و احترام به هنگام بر زبان راندن نام آن حضرت و یاد کردن از ایشان؛

3-4 ذکر سلام و صلوات پس از نام بردن از آن حضرت و برخاستن به هنگام بیان نام خاص ایشان؛

4-4 رعایت ساحت قدسی آن امام و پرهیز از تعمیم اوصاف و ویژگی های خاص ایشان به دیگران

 

 

5
دشمن شناسی و دوست شناسی

 

در فرهنگ اسلامی، جهان عرصۀ تقابل و هماوردی دو ولایت است، ولایت خدا و دوستان او از یک سو و ولایت شیطان(طاغوت) از سوی دیگر.

با توجه به این نگرش بوده است که در آموزه های اسلامی به نقش ولایت در زندگی انسان ها توجه ویژه ای شده و همه اهل ایمان موظف شده اند که از یک سو سر در گرو ولایت حق و پیروان آن داشته باشند و از سوی دیگر از ولایت شیطان و پیروان او بیزاری جویند.

و این همان حقیقت تولی و تبری است که در مکتب تشیع این همه بر آن تأکید شده است.

1-5. تولی و تبری در آموزه های اسلامی

اگرچه تولی و تبری در اصطلاح از فروع دین برشمرده شده اند، اما از مجموعه معارف اسلامی چنین بر می آید که این دو موضوع نه تنها فرع دین بلکه همۀ دین و تمامیت ایمان اند به بیان دیگر دین و ایمان چیزی جز دوستی ورزیدن و بیزاری جستن به خاطر خدا نیست.

بنابراین می توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر امامت و ولایت امام مهدی است، ما از یک سو وظیفه داریم به ریسمان ولایت مهدوی چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و اجتماعی خود را بر اساس خواست او سامان دهیم و از سوی دیگر از تمسک به ولایت دشمنان او دوری کنیم.

بدون تردید امروز فرهنگ و تمدن برخاسته از اومانیسم، سکولاریسم و لیبرالیسم غربی که با خوی استکباری در پی حاکمیت بر سرتاسر جهان است در تقابل جدی با فرهنگ ولایت محور شیعی و آرمان های آن است.

2-5 ضرورت دوست شناسی و دشمن شناسی

البته باید این نکته را توجه داشت که شناخت دوستان و دشمنان اهل ایمان مقدمۀ دل بستن و درآویختن یه یکی و بیزاری جستن از دیگری است، و از این رو دوست شناسی و دشمن شناسی برای همه کسانی که طالب هدایت و رستگاریند ضروری است.

چرا که اینان تا ولایت مهدوی را چنانکه باید نشناسند و از کسانی که در تقابل با این جریان ولایت هستند شناخت حاصل نکنند نمی توانند آنچنان که شایسته است اصل تولی و تبری را در زندگی خود اجرا کنند.

 

 


 

6
توجه به دیدگاه ها و نظرات
مراجع عظام تقلید

 

در طول تاریخ پر فراز و نشیب شیعه افراط ها و تفریط های فراوانی در موضوع مهدویت صورت گرفته و جریان های انحرافی بسیاری در این زمینه شکل گرفته اند. امام در همۀ این زمان ها جریان قدرتمند فقاهت و مرجعیت شیعه به عنوان یکی از اصلی ترین شاخص های اعتدال در اندیشۀ شیعی با همۀ این انحراف ها و کج اندیشی ها مقابله کرده و همواره مروج و مبلغ اندیشه ناب برگرفته شده از تعالیم معصومین بوده است.

از این رو می توان گفت هر فعالیت فرهنگی و تبلیغی که در آن دیدگاه مراجع عظام تقلید نادیده گرفته شده باشد نه تنها مورد رضایت آنحضرت واقع نمی شود، بلکه چه بسا موجب دور شدن مردم از آرمان های واقعی و گرفتاری هرچه بیشتر در دام غفلت گردد.

 

 

7
توجه به آفت ها و آسیب های
اندیشۀ مهدوی

 

اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار چون هر اندیشۀ دیگر، آسیب ها و آفت هایی دارد که اگر به آن ها توجه نشود می تواند آثار منفی و مخربی داشته باشد.

البته این آسیب ها می تواند در هر زمان متفاوت از زمان دیگر باشد، از این رو مقتبله با آن ها نیاز آسیب شناسی مستمر و روز آمد از عالمان زمان شناس و مراکز فرهنگی است.

 

 

1-7 عوام زدگی و سطحی نگری

امروزه شاهد هستیم که گروهی از فعالان فرهنگی برای جلب توجه هر چه بیشتر عوام، با به فراموشی سپردن فلسفۀ واقعی انتظار و کارکردهای اجتماعی آن، مردم را صرفا به نقل خواب و رؤیا و حایت های ضعیف و بی اساس مشغول می کنند و برداشت های سطحی خود از روایات را ملاک تحلیل و بررسی پدیدۀ ظهور قرار داده اند.

این نوع کار ها عوام را از مسئولیت بزرگی که در اجتماع دارند غافل ساخته و آنان را به این اندیشه وا می دارد که تنها باید در خلوت در جستجوی امام غائب بود و اگر این قبیل افراد به آرزوی خود دست نیابند دچار دل زدگی و نا امیدی شده و شاید به طور کلی از فرهنگ مهدوی رویگردان شوند.

خطر دیگری که این قبیل سخنرانی ها و آثار دارد این است که اعتقاد به امام مهدی را در نزد کسانی که حقایق شیعه را به خوبی درک نکرده اند، اعتقادی موهوم و آمیخته با خیال جلوه می دهد.

2-7 روشنفکر زدگی و تأویل گرایی

گروهی دیگر که جهان پیرامون خود را تنها با عینک مدرنیسم می بینند و همه حقایق هستی را با ملاک علوم تجربی و انسانی غربی تجزیه و تحلیل می کنند، به ارائه برداشت های روشنفکرانه از قیام و انقلاب مهدی پرداخته و تلاش می کنند روایات مربوط به ظهور و حوادث پس از آن را به گونه ای تفسیر کنند که با چهارچوب های آن ها هیچ گونه تهافتی نداشته باشد.

 

 

8
زدودن مطالب ضعیف و
باورهای نادرست

 

وعده به ظهور امام مهدی از همان سال های آغازین ظهور اسلام؛ یعنی عصر پیامبر آغاز شد و در عصر امامت امام جعفر صادق به اوج خود رسید لذا رفته رفته مجموعه قابل توجهی از روایات پیرامون این موضوع گردآوری شد اما حوادث مختلف سیاسی، اجتماعی که در عصر خلافت امویان و عباسیان رخ داد موجب شد که اولا برخی از روایت های نقل شده با دقت و صراحت به ما نرسد و ثانیا گروه ها و اقشار مختلف مقابل با اغراض و انگیزه های مختلف دست به تحریف و جعل احادیث و روایت بزنند.

از سویی جذابیت موضوع منجی و حوادث آخرالزمان موجب شده که در طول تاریخ خرافات و اندیشه های موهوم بسیاری بر حول این باور شکل گیرد.


 

9
توجه به کارکردهای مجالس و
مراسم مهدوی

 

جشن ها و مراسمی که برای امام عصر و بزرگداشت یاد ایشان برپا می شوند، فرصت خوبی برای تجدید پیمان با امام و ترویج فرهنگ انتظار و آماده سازی جامعه برای ظهور یگانه منجی عالم بشریت است.

اما متأسفانه در سال های اخیر این جشن ها کارکرد اصلی خود را از دست داده و به مجالسی خنثی، بی محتوا و گاه ضد انتظار تبدیل شده اند؛ در این جشن ها و مراسم اعمالی صورت می گیرد که خلاف شرع است وو برخلاف خواستۀ آن امام همام است؛ اعمالی چون پخش موسیقی های مبتذل، اختلاط زن و مرد، اسراف و ...

در این شرایط وظیفۀ گروه ها در حوزۀ فرهنگ مهدوی دو چندان شده است.

 

 

10
گشودن زوایای جدید در طرح
مباحث مهدوی

 

 

فراگیر شدن شور و شوق انتظار در جامعه، ضرورت پرداختن عالمانه و متناسب با خواست و نیازهای گروه ها و اقشار، رسالت مراکز، نهاد ها و گروه های فعال را دوچندان کرده است.

بدیهی است که نمی توان با پیش گرفتن روش و طرح مباحث قبلی، پاسخگوی نیازهای روزافزون جامعه بود.

امروزه می توان از منظر علوم مختلف اسلامی و حتی هنرهای تصویری به ارائه مباحث مهدوی پرداخت و با طرح مسائل جدیدی که تا کنون مطرح نبوده توجه مخاطبان را جلب نمود.

البته ورود به این حوزه نیازمند دقت، ژرفنگری  و احاطه به مباحث مهدوی از یک سو و علم و اطلاع کافی از مبانی علوم مورد نظر از سوی دیگر است لذا کانون هایی که قصد ورود به این حوزه را دارند بهتر است در ابتدا با کارشناسان شناخته شده مشورت کنند، تا خدای ناخواسته با دام التقاط یا ابتذال گرفتار نشوند.

 

 

 

 

11
پرهیز از تعیین وقت برای ظهور

 

براساس تعالیم معصومین منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان ارادۀ خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.

به عبارتی انتظار ظهور حجت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است .

با توجه به مطالب یادشده، میتوان نتیجه گرفت که تعیین زمان برای ظهور بر خلاف فلسفه و مفهوم انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا نا امیدی نکشاند .

از سوی دیگر اگر به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار یأس و ناامیدی می شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به منجی نیز دچار تردید شویم، این نکته ای است که در روایات مورد تأکید قرار گرفته است.

داستان تأخیر 10 روزه حضرت موسی و ارتداد قوم یهود در تاریخ مشهور است و این هشداری است برای همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.

بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل انتظار کنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت خودداری کنند.

 

 

12
پرهیز از طرح مطالب سست،
واهی و بی اساس

 

مروری اجمالی به صدها کتاب روایی، کلامی، تاریخی و ... و نگاهی گذرا به هزاران روایتی که از پیامبر و ائمه در موضوعات مختلف با امام عصر وارد شده، نشان می دهد که اعتقاد به امام مهدی به عنوان آخرین حجت الهی در معارف اسلامی از چنان مبانی و پایه های عقلی استوار و خلل ناپذیری برخوردار است که راه هرگونه انکار و تهدید را بر مخالفان این اندیشه بسته و مدافعان این اندیشه را از دست یازیدن به مطالب سست و بی اساس برای اثبات حقانیت این اندیشه بی نیاز می سازد.

تکیه بر مطالب سست و بی بنیاد چون خواب و رویا برای ترویج فرهنگ مهدوی نه تنها مردم را در سطح نازل از آگاهی قرار می دهد بلکه اعتقاد و باور آن ها را نیز شکننده و آسیب پذیر می کند.

با عنایت به مطالب یاد شده بر همگان لازن است که در تبلیغ فرهنگ مهدوی به نکات زیر توجه کنند:

1-12. تلاش در جهت دفاع عقلانی از اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار و تبیین هر چه بهتر و دقیق تر مبانی این اندیشه و فرهنگ

2-12 دقت و مراقبت کامل در نقل مطالب و مباحث مهدوی، به ویژه حکایت های مربوط به تشرفات و توجه به منابع و مستندات مطالب و مباحث نقل شده.

3-12. پرهیز از مطرح ساختن خواب و رویاهایی که پایه و اساس محکم و متقنی ندارند، هرچند بسیار جذاب و اثرگذار باشند.

 

 

 

13
پرهیز از اغراض جناحی و گروهی

 

در سال های اخیر با گسترش فعالیت های مهدوی در جامعه، خیل وسیعی از مردم با گرایش ها و تمایلات سیاسی بیش از پیش به فرهنگ مهدوی روی آورده و به حضرت حجت به عنوان پایان بخش همه نا امیدی ها دل بسته اند.

از این رو بر همه مراکز و مؤسسات مشغول به فعالیت های مهدوی لازم است که تنها رضایت صاحب الامر را در نظر داشته باشند و از در آمیختن این موضوع با هرگونه اغراض و گرایش های جناحی خودداری کنند، زیرا در این شرایط هرگونه حرکتی که در جهت کسب منافع گروهی و بهره برداری سیاسی صورت می گیرد موجب از دست رفتن آخرین امید مردم، بدبین شدن آن ها به فعالیت های مهدوی و در نتیجه پراکنده شدن آن ها از پیرامون مهم ترین محوریت وحدت امت اسلامی می شود که این خود خطایی جبران ناپذیر و نابخشودنی است.

 

   

14
پرهیز از موضوعات و مباحث
کم اهمیت یا بی اهمیت

 

 

چنانکه گفته شد در معارف اسلامی شناخت امام از جایگاه بالایی برخوردار است .

حال این سؤال پیش می آید که شناخت امام زمان که همه ما موظف به آن هستیم چه محدوده ای دارد؟

در پاسخ این پرسش می توان گفت: شناخت امام مقدمه ای بر طاعت اوست و از این رو ما تنها موظف به شناخت آن دسته از موضوعات و مسائل مرتبط با امام عصر هستیم که ما را به طاعت او نزیک کند و از مخالفت او دور سازد و شناخت هرآنچه که دانتن آن هیچ تأثیری در اطاعت ما نسبت به آن امام ندارد در دایرۀ تکلیف ما نیست.

مبلغان فرهنگی نیز باید همه توان خود را صرف پرداختن به موضوعاتی چون: ویژگی ها و خصائص امام، جایگاه حضرت حجت در عالم هستی، ضرورت و فضیلت انتظار و وظایف منتظران و ... نمایند و از پرداختن به موضوعات کم اهمیت یا بی اهمیت که دانستن آن ها وظایف و تکلیف مردم نیست و تأثیری هم ندارد خودداری کنند.

 

 

والسلام علی عباد الله الصالحین

به امید زندگی پررنگ و بو تر با عطر مهدوی

محمدرضا

  • یه رفیق
۱۸
تیر
بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه کتاب "امید و انتظار "
اثر علامه محمدتقی جعفری

توسط محمد مهدی کارگزار
استاد برزویی
سال تحصیلی 1393-1394
درس مهدویت



ـ مقدمه


بر اساس دریافت های وجدانی و حکم عقل سلیم و شهادت مکتب های الهی و انسانی و هم چنین صاحب نظران آگاه، روزی که عنایت الهی مدد کند و حضرت حجت عدالت را در روی زمین به فعلیت در بیاورد، قطعی است. در آن روز هوی و هوس و تمایلات حیوانی به وسیله ی آن حجت برگزیده بطلان و سقوط خود را آشکار می سازد.

کسی که هدایت را مغلوب هوا و هوس می سازد
در این دوران عده ای هستند که نگون بختی را انتخاب کردند. آنها نام هوس رانی را آزادی گذاشته اند و در برابر هیچ قانونی دست خود را بسته نمی بینند و همواره خود را ((هدف)) و دیگران را وسیله می بینند.

کسی که هوی و هوس را مغلوب هدایت می سازد
عده ای دیگر نیز در این روز هدایت را برگزیدند و به فکر تفسیر و توجیه هواهای نفسانی و شیطانی خود نیستند و مفهوم هدایت را نیز منحرف نمی کنند. آن ها به دنبال منفعت شخصی خود نیستند و هدایت را مغلوب هوی و هوس نمی سازند.

در آن روز های الهی چهره ی نورانی آن انسان کامل، قیافه ی حقیقی قرآن را روشن خواهد ساخت. چشم و گوش مردم رشد یافته در آن روز بر حقایق عالم باز میشود و صدای تسبیح عالم را می شنوند. مردم با شنیدن صدای قرآن و ارتباط با آن، به انس و الفت حقیقی با قرآن نایل می شوند.

ـ قطعی بودن ظهور


نهج البلاغه- خطبه 182
قد لبس للحکمه جنتها ...
آن انسان وارسته و کامل سپری از حکمت پوشید و جمیع آداب حکمت را فرا گرفت، از روی آوردن به آن و تحصیل معرفت و اشتغال به علم و عمل به علم. حکمت را برای نفس خویشتن، همان گمشده ای تلقی کرد که آن را می جست و نیازی برای خویشتن می دانست که آن را طلب می کرد.


کیست این انسان وارسته و کامل؟

نظرات مختلفی در این باره وجود دارد از جمله این که صوفیه میگوید مقصود، ولی خدا بر روی زمین است و دنیا از ابدال و اولیا خالی نیست و یا فلاسفه اعتقاد دارند که منظور انسان عارف است و در جایی دیگر معتزله می گویند که منظور عالِم به عدالت و توحید است.
درباره ظهور و قیام آن حضرت همه ی فرقه ها اتفاق نظر دارند.
شارحان معروف نهج البلاغه نظیر ابن ابی الحدید، ابن میثم بحرانی و هاشمی خویی مقصود امیرالمومنین را حضرت مهدی (عج) می دانند و دلیل قطعی بودن ظهور نیز روایاتی، فوق تواتر است که از فریقین، از حضرت رسول (ص) نقل شده است.

ـ خاندان عصمت، ستارگان هدایت در اقیانوس هستی
نهج البلاغه، خطبه 100
 الا انّ مثَلَ آلِ محمد ، کَمثلِ النُجومِ السماء ...

همانگونه که امیرالمومنین (ع) می فرماید: ائمه معصومین مانند ستارگان آسمانند، ولی برای کسانی که بدانند وجود آنان مانند کشتی بسیار عظیم و پر محتوا رو به مقصدی بسیار با اهمیت در حرکت است. برای کسانی که واقعا بدانند برای زندگی آدمی روشنایی ها و تاریکی هایی وجود دارد، و اگر در آن تاریکی ها به عقل و درک ناچیز خود مغرور شوند و از راهنمای واقعی پیروی ننمایند، روشنایی های زندگی شان نیز به تاریکی ها مبدّل خواهد گشت.


ـ بشر به کجا می رود و در انتظار چیست؟


علت طرح این سوال می تواند موارد مختلفی باشد. از جمله : عدم رضایت به وضع موجود، عدم رضایت تکاملی و عدم رضایت مقدس(که عالی ترین انگیزه است).
ریشه های عدم قناعت به وضع موجود در انسان اگرچه عالی ترین تمدن و فرهنگ ساخته دست  و مغز او باشد، باید از جنبه ی گرایش جدی انسان به ماورای طبیعت جست و جو شود. این مسئله بعید است مورد شک و تردید کسی باشد.
مطلب دیگر این است که همه ی انسان ها به روزنه ای به نام « امید » اعتقاد دارند. البته شعله ی این امید می تواند با دنیا گرایی و وسایل تخدیر نابود شود.


امید و انتظار

در این دوران ( غیبت منجی ) انتظار ما باید با عمل همراه باشد و همچنین لازم است مفهوم امید را از خیالات تفکیک کنیم. باید دانست که درخشندگی امید باید به یک منبع اصیل نور متصل باشد تا بتواند آدمی را تحریک کند. در این جا هدفی که مولد امید است نیز هدفی مقدس می باشد و شخص امیدوار نیز در قلمرو این هدف عالی انسانی و الهی حرکت می کند.
امید و انتظار ما برای حضرت مهدی(عج) باید همان امید و انتظاری باشد که مردان الهی درباره ی ملاقات پیشگاه خداوندی دارند. این امید و انتظار بسیار شایسته تر و والا تر از تصورات معمولی است.
بشر امروز نمی داند دارد به کجا می رود و به همین دلیل نیز هدفی برای آینده ی خود ندارد و در نتیجه امید و انتظاری هم ندارد.

ـ اصل ولایت


علما و دانشمندان از مشتقات کلمه ی ولایت در قرآن تفاسیر مختلفی ارایه کرده اند.
 ولایت تکوینی و ارتباط ولی با خدا
این اصل که افرادی از انسان ها حائز مقام ولایت هستند، ناشی از تقرب شخص ولی به خداست که دیگران ندارند.
ولایت تکوینی وجودی آن است که اکتسابی است و با تقرب هرچه بیشتر فرد به خدا حاصل می شود.
ولایت تکوینی تعیینی آن است که اکتسابی نمی باشد و خداوند تنها اشخاص معینی را حائز این ولایت می کند. این نوع ولایت در انحصار پیامبران و جانشینان آنها قرار دارد.


چگونگی تاثیر ولایت تکوینی

می توان گفت که انسان هرچه در تقویت روح خود بکوشد از اوصاف کمالی خداوند بهره مند می شود و در نتیجه در زیربنای هستی نفوذ کرده و در روبنای آن اثر می گذارد. مانند پیامبران و معجزات آن ها.


ولایت تشریعی

آن عبارت است از سلطه ی انسان به انسان یا انسان های دیگر از نظر راهنمایی در قانون ( دین ).
 مهدی قائم (عج)
چنین گمان می رود که مدارک لازم برای اثبات این موضوع که مقصود از حضرت مهدی در منابع اسلامی شخصی معین از نسل پیامبر و از اولاد حضرت علی و حضرت فاطمه می باشد، بیش از حد کافی و لازم وجود دارد

ـ تحقق ایده ی دولت جهانی با ظهور حضرت مهدی (عج)
با نظر دقیق در مجموع مسائل مربوط به واقعیت زندگی هدف دار از یک طرف و زندگی آرمانی اجتماعات از طرف دیگر، این نتیجه قطعی است که : باید ایده ی حکومت جهانی بر مبنای مذهب فطری انسان ها باشد. این مذهب فطری همان اسلام است که ایده ی حضرت مهدی (عج) را به عنوان حکومت جهانی در متن خود دارد.

پایان



  • یه رفیق
۱۸
تیر
بسم الله الرحمن الرحیم


خلاصه کتاب عصر ظهور علامه کورانی

نبی الله سالاری
استاد مربوطه: استاد برزویی


مقدمه

کتاب عصر ظهور را علامه علی کورانی اوایل انقلاب منتشر کرد که تصویری نسبتا جامع از دور نمای حکومت جهانی آن منجی بزرگ عالم به منتظران ظهورش ارائه نمود.


به دنبال آن وزارت اطلاعات امریکا پرونده ای برای امام زمان تنظیم نمود که تمام اطلاعات ایشان را در برداشت الا عکس آن حضرت. از جمله فعالیت های فرهنگی آمریکایی ها پخش فیلم نوستراداموس به مدت سه ماه پی در پی در شبکه های مختلف تلوزیونی آمریکا بود.

--

در احادیث بشارت نبوی ، به ظهور مهدی موعود داده شده و تعداد آن ها بالغ بر صدها حدیث است که با احادیث امامان معصوم هزار ها حدیث می شود.

ایرانی ها قبل از سال ها ظهور دولت خود را بر پا می کنند و یمنی ها چند ماه قبل از ظهور. در ایران مردی خراسانی و فردی نظامی به نام شعیب صالح نقش مهمی در حرکت های قبل از ظهور ایفا می کنند.


منطقه عمومی ظهور طبق احادیث، یمن وحجاز وایران وعراق و شام و فلسطین و مصر و مغرب عربی است.

خلا سیاسی منطقه حجاز با قتل پادشاه آن سرزمین،عبدالله، آغاز و تا ظهور ادامه می یابد. وضع به گونه ای می شود که در آغاز روز قدرت به دست کسی می افتد وهمان شب قدرت از او گرفته می شود وبه قتل می رسد.

در همین اوضاع واحوال نشانه های ظهور آشکار می شود و ندای آسمانی حضرت روز23 ماه رمضان به گوش جها نیان می رسد.

خبر می رسد امام مدینه است. حکومت حجاز از سپاه سفیانی که در شام است یاری می طلبد. سپاه سفیانی وارد مدینه می شوند و هر مرد هاشمی مظنون را دستگیر و زندانی می کنند و بسیاری از آنان همراه با هوادارانشان را به قتل می رسانند. حضرت همراه با شخصی به نام منصور همچون خروج موسی از مدینه خارج و وارد مکه می شود و فعالیت های خود را آن جا آغار می کند.تا آن که شب 10 محرم فرا می رسد. پس از نماز عشا نهضت حضرت از کنار بیت الله الحرام با صدور بیانیه ای برای اهل مکه آغاز می شود.

بلافاصله دشمنان برای نابودی حضرت واردعمل می شوند.اما یاران حضرت دورش حلقه زده واز او محافظت می کنند. و پس از ساعاتی یاران حضرت بر مکه مسلط می شوند. صبح روز دهم محرم حضرت با صدور بیانیه هایی به زبان های مختلف مردم عالم،جهانیان را به یاری خود دعوت می کند. و در پیامی اعلام می کند که تا تحقق معجزه ای که پیامبر از آن یاد کرده(خسف بیدا) در مکه می ماند. بعد از خسف بیدا حضرت با ده هزار نفر وارد مدینه می شوند و مدینه را آزاد می کنند.

در این جا سرزمین حجاز آزاد می شود و حضرت به سمت عراق حرکت می کنند و در راه مرد خراسانی و شعیب صالح و سپاه ایرانیان با حضرت بیعت می کنند. حضرت وارد عراق شده و پس از سرکوب کردن دشمنان،عراق را مرکز حکومت و کوفه را پایتخت خود انتخاب می کنند.

پس از فتح عراق نخستین جنگ حضرت با ترک هاست. ترک در احادیث به تمام ساکنان مشرق زمین گفته می شود. سپس سپاه بزرگ حضرت راهی قدس می شود. سفیانی که در دمشق مستقر است،  مقابل حضرت موضع می گیرد و سرانجام جنگ بزرگی در می گیرد.سرانجام یاران حضرت به نصرت الهی بر یهودی ها پیروز می شوند. با شکست یهودی ها مسیحیان غربی خشمگین  شده و به حضرت اعلان جنگ می کنند.

در همین حال و اهوال است که حضرت عیسی از آسمان به زمین فرود می آیند و با میانجگری عیسی مسیح، قرارداد صلحی هفت ساله منعقد می شود. غربی ها  پس از دو یا سه یا هفت سال از ترس نفوذ عیسی مسیح در مسیحی ها و مسلمان شدنشان پیمان شکنی می کنند. و با یک میلیون نفر به فلسطین حمله می کنند. عیسی مسیح آشکارا از حضرت دفاع می کنند و در قدس پشت سر امام زمان نماز می خوانند. جنگی بزرگ در می گیرد که سرانجام مسلمانان پیروز می شوند. بدین ترتیب اروپا فتح می شود. مدتی بعد مسیح رحلت می کند و حضرت آشکارا مراسم کفن و دفن را انجام می دهند تا جای شبهه باقی نماند.

پس از فتح جهان و تشکیل دولت واحد امام اقدامات گوناگونی انجام می دهند. مثلا تحقق رفاه مادی همگان و بالا بردن سطح دانش از 2 به 27 درجه، ساکنان زمین به کرات دیگر آسمان راه می یابند و ... . رجعت پیامبران و امامان و افرادی از بهشت رخ می دهد.

در این زمان فتنه دجال آغاز می شود. او با استفاده از پیشرفت رفاه وعلومی که به دست امام زمان رخ داده، پسران و دختران و زنان زیادی را فریب می دهد و از ابزارها و روش های مدرن شعبده استفاده می کند. اما سرانجام حضرت نیرنگ او را آشکار می کند و به زندگی او و هوادارانش خاتمه می دهد.

قبل از ظهور حضرت بزرگترین فتنه، فتنه‌ی فلسطین است. بانیان این فتنه رومیان(غربی ها) و ترک ها(روس ها).
بر اساس این احادیث، آغاز ظهور از مغرب زمین خواهد بود. یعنی فراهم ساختن زمینه ظهور به دست نژاد سلمان فارسی است.

 مردی از قم مردم را به حق دعوت می کند. گروهی گرد او جمع می شوند که دلهایشان چون قطعه های آهن استوار و پولادین و در برابر تند باد ها و طوفان ها استوارند. از نبرد خسته و افسرده نشده و ترس و وحشت برایشان مفهومی ندارد. همواره بر خدا توکل کنند و فرجام نیکو از آن تقوا پیشگان است.

آنان پس از قیام و نهضتشان از دشمنان می خواهند در امورشان دخالت نکنند ولی نمی پذیرند. پس به مبارزه روی می آورند. آنگاه حقوقشان را به رسمیت می شناسند، اما این بار آنها نپذیرند تا دست به قیام زنند. و پرجم نهضت را رها نکنند تا به دست صاحب شما حضرت مهدی بسپارند. کشته های آنان شهیدند.

دو شخصیت به نام های خراسانی که فقیه یا رهبر سیاسی است و شعیب بن صالح، جوانی گندم گون با ریش کم پشت از اهالی ری که فرمانده نظامی است پرچم خود را به امام زمان تسلیم و با سپاه او مشارکت کرده و شعیب بن صالح به فرماندهی کل نیروهای حضرت منسوب می شود.
عثمان سفیانی، از هواداران غرب و هم پیمان یهودیان، تمام سوریه و اردن را تحت فرمان خود قرار می دهد.

" خروج سفیانی حتمی است. این خروج از آغاز تا پایان، پانزده ماه به طول انجامد. شش ماه آن را به جنگ و کشتار پردازد و وقتی پنج منطقه را به تصرف خود درآورد، تنها می تواند نه ماه بر آن مناطق فرمانروایی کند، نه یک روز بیشتر!"

کار سفیانی ایجاد یک خط دفاع عربی در برابر اسرائیل و پایگاهی برای مقابله با ایرانیانی است که زمینه ساز حکومت حضرت مهدی هستند. به همین خاطر سفیانی یکصد و سی هزار نفر از نیروهایش را وارد عراق می کند که شصت هزار نفرشان وارد کوفه می شوند. سفیانی اعلام می کند که هرکس سر یک شیعه علی را بیاورد هزار درهم جایزه دارد. در این هنگاه همسایه به همسایه حمله ور شده و می گوید او از شیعیان علی است.

حکومت حجاز به خاطر درگیری ها ضعیف شده و سفیانی برای تقویت آن  و سرکوبی نهضت حضرت مهدی وارد حجاز می شود. نیروهای سفیانی وارد مدینه شده و موجب فساد و تباهی گستر ده در شهر می شوند.

قیام حضرت مهدی از مکه آغاز می شود و این خبر به سرعت در تمام عالم منتشر می گردد. لشکر سفیانی بلافاصله به سمت مکه حرکت می کنند. معجزه ای که پیامبر وعده داده بود به وقوع می پیوندد. سپاه سفیانی قبل از رسیدن به مکه در زمین فرو می رود و نابود می شود.

سفیانی با دو شکست خود یکی در عراق توسط ایرانی ها ویمنی ها و دیگری خسف بیداء به شام عقب نشینی می کند تا جلوی پیشروی امام به قدس را بگیرد.


احادیث ما نبرد یاران امام زمان با سفیانی را  حماسه ای بزرگ توصیف می کند که از عکا تا صور و از انطاکیه در ساحل دریای مدیترانه و از دمشق تا طبریه و قدس در جبهه داخلی امتداد دارد. غضب الهی بر سفیانی و هم پیمانان یهودی و رومی اش(غربی ها) فرود آمده و پس از شکستی سخت و کوبنده، سفیانی اسیر و کشته می شود وامام زمان همراه مسلمانان وارد قدس می شوند.

روایات از نهضت یمانی به عنوان زمینه ساز ظهور خبر می دهند: "هیچ پرچمی همچون پرچم یمانی هدایت گر نیست ، پس از خروج او فروش سلاح به مردم حرام شود ، پس به یاری او بشتابید ، سرپیچی از او بر هیچ مسلمانی جایز نیست   و هرکس چنین کند اهل آتش خواهد بود چرا که او ، مردم را به سوی حق و راه راست فرا خواند."

به هر حال یمانی ها در یاری حضرت در حجاز نقش مهمی ایفاء می کنند.
امام زمان از مصر به عنوان یک پایگاه مهم فرهنگی و تبلیغی در سطح جهان بهره می گیرد .
"آنگاه مهدی علیه السلام و یارانش وارد مصر شوند و حضرت بر فراز منبر با مردم سخن گوید. زمین بر اثر عدل و داد رونق و نشاط تازه ای گیرد ، و آسمان باران رحمت خود را فرو بارد ، درختان بارور شده و زمین گیاهانش را برویاند و زینت بخش ساکنان خود گردد ، حیوانات وحشی بگونه ای در آرامش و امنیت به سر برند که همچون حیوانات اهلی ، همه جا آسوده به چرا پردازند. علم ودانش دل مردم با ایمان را چنان روشن کند که هیچ مؤمنی از نظر علمی به برادر دینی اش نیاز پیدا نکند. آری ، آن روز ، این آیه قرآن همه جار جلوه گر شود که می فرماید"یغنی الله کلا من سعته"(خداوند همه را از غنای بی کران خویش توانگر سازد)"

طبق احادیث ، یهودیان در آخر الزمان روی زمین فتنه و فساد و طغیان و برتری جویی می کنند اما سر انجام به دست پرچمدارانی از خراسان نابود می گردند:
"چیزی نمی تواند آنان را از تصمیم خود باز گرداند تا آنکه درفش های خود را در ایلیاء به اهتزاز در آورند."منظور از ایلیاء همان قدس است.

به نقل روایات ، امام زمان علیه السلام نسخه های اصلی تورات را از درون غاری در انطاکیه و کوهی در فلسطین و دریاچه طبریه  بیرون می آورد و با استناد به آن یهودیان را محکوم و نشانه ها و معجزاتی را برای آنان آشکار می سازد. برخی از یهودیان که پس از آزادی قدس زنده مانده اند ، به حضرت ایمان می آورند وکسانی که ایمان نمی آورند از سرزمین های عربی اخراج می گردند.
به طوری که از احادیث بر می آید ، کمی قبل از ظهور حضرت ، جنگی جهانی رخ می دهد که ریشه در منطقه شرق عالم دارد"جنگ ها در زمین فراوان شود" از بعضی احادیث چنین فهمیده می شود که این جنگ به صورت جنگ ها منطقه ای است و در سال ظهور اتفاق می افتد و خسارت های آن نیز متوجه آمریکا و اروپا می شود:
"آتش در مغرب زمین همچون شعله ای از هیزم فراوان زبانه کشد ، بالا رود".
"بین مردم شرق و غرب و حتی میان مسلمانان ایجاد اختلاف شود ، و مردم در هراس و وحشتی که دارند با رنج و گرفتاری سختی روبرو شوند."

همچنین روایات خبر می دهند که زیان های جانی این جنگ که با بیماری طاعون ، پیش از جنگ و بعد از آن همراه است ، دو سوم ساکنان زمین را در بر می گیرد ، این خسارتها به شکل مستقیم متوجه مسلمانان نمی شود:
"حادثه ظهور رخ ندهد  مگر آن که دوسوم مردم جهان از بین بروند ، پرسیدیم :
وقتی دو سوم مردم از بین روند چه کسی باقی می ماند؟
فرمود :آیا شما نمی خواهید جزء یک سوم باقیمانده باشید؟"


فتنه شرق و غرب علیه مسلمانان


واژه فتنه در قرآن کریم و احادیث به دو معنی عام و خاص آمده است.
معنی عام آن عبارت است از هر امتحان و آزمایشی که برای انسان پیش آید ، خواه از ناحیه خود انسان باشد یا از ناحیه شیطان و یا از سوی مردم وخواه انسان از امتحان کامیاب و روسفید بیرون آید و از گرفتاری برهد و یا در آن سقوط کند.

معنای خاص: حوادث و پیش آمدهایی است که مسلمانان را از زاویه اعتقادی در بوته امتحان قرار دهد. هشدار های پیامبر در مورد این هاست. در میان صحابه "حذیفة بن یمان "با احادیث مربوط به این فتنه ها بیش از دیگران آشناست.
حذیفه می گوید:
"تا روز قیامت هیچ گروه توطئه گری نیست که تعدادشان به سیصد تن برسد مگر آنکه بخواهیم نام سردستگان و نام پدران و محل سکونتشان را بیان کنم ، همه ی این اطلاعات از آموخته های رسول خدا صلی الله علیع وآله به من است".
"اگر تمام آنچه را که می دانستم برای شما بازگو می کردم ، مرا تا شب مهلت نمی دادید"یعنی فورا مرا می کشتید.

تعداد این فتنه ها در کلام پیامبر متفاوت است، چهار، شش، هفت یا بیشتر.
علت اختلاف این است که حضرت گاهی فتنه های داخلی را می شمرند و گاهی فتنه های خارجی را یا فتنه ها را بر اساس تأثیری که بر مسلمین می گذارد توصیف می کردند.

مهم شناختِ آخرین فتنه ای است که همه معتقدند با  ظهور حضرت مهدی آشکار خواهد شد.

در احادیث، ویژگی های این فتنه بسیار شبیه به توطئه ی اخیر غربی ها است که در ابتدای قرن حاضر دشواری ها و مصیبت های بسیاری را بر ملل مسلمان وارد کرده است، چرا که غربی ها  در داخل سرزمین های اسلامی با ما جنگیده و بر ثروت و سر نوشت ما مسلط گشته اند و شرقی ها نیز در این توطئه با آنان همکاری کرده و بخشی از سرزمین مسلمانان را تصرف و آثار اسلام را از آن محو ساخته و آن ها را تحت فرمانروایی خود در آورده اند.

از پیامبر نقل شده که فرمود:
"چهار فتنه و آشوب بر امت من وارد شود که در فتنه اول ، خون ها جاری ، و در دومی خون ها جاری و اموال پایمال و در فتنه سوم خون ها جاری و اموال پایمال و نوامیس مردم هتک شود.
اما فتنه چهارم فتنه ای کور و کر و فراگیر است و همچون کشتی گرفتار در دریای متلاطم راهی برای نجات دیده نشود و مردم پناهگاهی نیابند. آن فتنه از شام آغاز شود و عراق را فراگیرد. سرتاسر جزیره را در هم کوبیده و بلا و گرفتاری ، مردم را همچون پوست دباغی شده کند ، هسچ کس نمی تواند بگوید:
بس کنید و دست نگه دارید !
اگر آن فتنه را از ناحیه ای بر طرف سازند از ناحیه ای دیگر سر برآورد"
ودر روایتی آمده:
"زمانی که فتنه فلسطین رخ دهد ، وضع شام همچون آب درون مشک آشفته شود و چون وقت پایانش فرارسد ، پایان پذیرد. در حالی که شما جماعتی پشیمان و اندکید."
در روایتی دیگر می گوید:
"آن فتنه و آشوب ، شام را احاطه می کند و عراق را در بر می گیرد ، و جزیره را در هم می کوبد."
و در روایتی چنین آمده:
"آنگاه فتنه ای پدید آید که هر چه سخن از پایان آن رود ادامه یابد ، هیچ خانه ای باقی نماند مگر آنکه فتنه داخل آن شود ، و هیج مسلمانی نماند مگر آنکه سیلی آن را به صورت خود لمس کند تا آنکه مردی از خاندان من ظهور نماید."


ویژگی های گوناگون آخرین فتنه


اول: روایات فتنه قبل از ظهور در منابع شیعه و سنی به شکلی مطرح شده که معنی و منظور واحدی را بیان می کند به طوری که با کمی دقت فهمیده می شود این احادیث از پیامبر و اهل بیت علیه السلام است.

دوم: این فتنه همه زوایای فرهنگی و اقتصادی مسلمانان را در بر می گیرد. این فتنه وارد هر خانه ای شده و بر شخصیت هر مسلمانی ضربه می زند و جامعه ی مسلمین را همچون کشتی گرفتار شده در طوفان دستخوش امواج شدید حوادث می کند. کسی در برابر خطر این فته نسبت به دین خود و خانواده اش پناهگاهی نمی یابد و از جور فرمانروایان ستم پیشه و دار و دسته شان  محل امنی باقی نمی ماند.!

سوم: نقطه شروع این فتنه منطقه شام است. به همین جهت دشمنان آنجا را مهد گسترش تمدن می نامند و سنگ بنای کشور اسرائیل را در آن ایجاد می کنند.

این فتنه ابتدا شام را در بر می گیرد سپس به سرزمین های  اسلامی کشیده می شود.

چهارم: این فتنه مدت طولانی ادامه می یابد و راه حل ها برایش سودمند واقع نمی شود زیرا فتنه ، فتنه ای است که با ابعاد فرهنگی و عمیق تر از آنکه از طریق ترمیم و اصلاح ، چاره جویی شود. از سویی دیگر موج مقاومت مردم  و موج دشمنی دشمنان سبب از هم گسیختن تمام راه های مسالمت آمیز می گردد.

"از ناحیه ای دست به کار اصلاح آن نشوند مگر آنکه از سوی دیگر گسسته شود."
"از جانبی چاره جویی نکنند مگر آنکه از سوی دیگر گسسته شود."

از پیامبر صلی الله علیه وآله روایت شده:
"سوگند به آنکه جانم در دست اوست، بر امت من قومی فرمانروایی کنند که اگر دم بر آورند آنها را بکشند و اگر سکوت نمایند، همه چیز آن ها را مباح شمرند، اموالشان را از آن خود کرده و حرمت نوامیس آنان را از آنان را  زیر پا گذارند. خونشان را ریخته، و دل ها شان را مالامال از  کینه و وحشت گردانند ، آنان را پیوسته هراسان ، پریشان و بیمناک بینی . در آن روزگار گروهی از مشرق  و جمعی از مغرب وارد شوند و بر امت من فرمانروایی کنند ، پس وای بر حال ضعیفان امت من از دست آن ستم پیشگان ، و وای بر ستمگران از عذاب الهی ، چرا که آنها نه به کوچک رحم نمایند و نه حرمت بزرگ و پیر را نگاه دارند ، و از هیچ کاری روی گردان نیستند .  اندامشان اندام آدمیان ، اما دل هاشان دل های شیطان است."

این روایت از ارتباط دو جانبه استبداد داخلی و استعمار خارجی پرده برداشته و علت سلطه کفار شرق و غرب را بر امت اسلامی را ، تجاوز حکام داخلی بر ملت های مسلمان  و وجود جو و اختناق و سلب آزادیهای آنان می داند.

از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله نقل شده که فرمودند:
"فتنه ها ادامه یابد و افرادی در دوران فتنه و ستم متولد شوند که جز آشوب چیزی نشناسند ، و زمین چنان آکنده از ستم شود که هیچ کس جرأت نکند نام خدا را به زبان آورد . آنگاه خداوند مردم را از ذریه ی من بر انگیزد ، تا سرتاسر زمین را مهد عدل و داد گرداند ، همان سان که پیشینیان آن را از ظلم وجور آکنده بودند."
این حدیث شریف بیانگر آن است که فتنه وآشوب قبل از ظهور ، در طول نسل های مختلف ادامه می یابد ، تا آنکه نسلی از مسلمانان متولد شوند که هیچ اندیشه ای جز انحراف از دین و هیچ سیاستی جز جور وستم در پیش نگیرند. و این تعبیر دقیقی از ترسیم فضای سلطه است که کودک مسلمان در سایه آن رشد می کند و از فضای تعالیم اسلامی و فرهنگ و عدالت آن چیزی نمی داند، مگر کسی که خداوند وسیله هدایت و نگهداری او را از انحراف فراهم سازد.

امام علی علیه السلام می فرمایند:
"حکومت اهل بیت پیامبر شما در آخر الزمان است و برپایی آن نشانه هایی دارد ، از جمله آنکه رومیان و ترکان ، بی دلیل بر شما بشورند ، و نیرو ها علیه شما بسیج گردند و ترک ها با رومی ها به مخالفت برخیزند ، و جنگ ها در زمین گسترش یابد."

از پیامبر نقل شده:
"امت من توسط حاکمانش گرفتار بلایی سهمگین خواهد شد . بلایی که نظیر آن را کسی نشنیده است به گونه ای که زمین پهناور بر آن تنگ شود و چنان ظلم و جور فراگیر گردد که مؤمن جایی برای پناه بردن پیدا نکند تا آنکه خداوند مردی از خاندان مرا مبعوث و در زمین قسط و عدل را بگسترد ، همان گونه که از ظلم و جور پر شده است ، ساکنان آسمان و زمین از وی خشنود گردند . و در آن زمان ، نه زمین گنجهای درون خود را پنهان سازد و نه آسمان از بارش پی در پی باران رحمت خویش دریغ نماید."
حذیفه از قول پیامبر می گوید:
"اگر از عمر دنیا بیش از یک روز باقی نماند ، خداوند آن را به قدری طولانی گرداند تا مردی از خاندان من زمام امور را به دست گرفته و اسلام را پیروز گرداند . خداوند از وعده‌ی خود تخلف نمی کند و او بر هرچیزی تواناست."

همچنین از پیامبر نقل شده:
"مشرکان ، مسلمانان را به خدمت خویش گمارده و آنان را در شهرها وبه فروش رسانند ، وهیچ کس بر این کار ناپسند اعتراض نکند . این بلا وآزمایش همچنان تداوم یابد تا همه ناامید، مأیوس و بد بین شده و تصور کنند گشایشی بر آنان نخواهد بود ، در این هنگام خداوند مردی از پاکان عترت من و نیکان ذریه ام برانگیزد ، مردی دادگستر ، خجسته و پاک که ذره ای (از دستورات اسلام) فرو گذار نکند و خداوند دین ، قرآن ، اسلام و مسلمانان را به وسیله او عزیز و سربلند و شرک و مشرکین را ذلیل و زبون سازد ، وی پیوسته از خدا پروا دارد و در اجرای حکم او فریب خویشاوند را نخورد ، سنگ روی سنگ نگذاشته ، و عمارتی برای خویش بنا نکند و در زمان فرمانروایی خود بر کسی تازیانه نزند مگر جهت اجرای حد شرعی . خداوند متعال تمام سنت های غلط و نا شروع را به وسیله او گشوده و درهای باطلبه وسیله او بسته شود. خداوند هر مسلمان در بندی را در هرکجا توسط او به دیارش بازگرداند."

منظور از روم در احادیث آخر الزمان و ظهور حضرت مهدی علیه السلام ، ملت های اروپا و به دنبال آن آمریکاست ، چرا که آمریکایی ها همان وارثان امپراطوری تاریخی رومیان اند که در چند قرن اخیر بدانجا مهاجرت کرده اند . ملت های فرانسه و بریتانیا و آلمان  و چند کشور دیگر، از لحاظ فرهنگ ، سیایت و دین ، از اجزای حقیقی امپراطوری روم به حساب می آیند به خصوص که این کشور ها در آن زمان از مستعمرات امپراطوری روم شمرده می شدند.

روایات دیگری درباره حرکت کشتی های غربی به سواحل سرزمین های عربی ، اندکی پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام وجود دارد.
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند:
"وقتی در سرزمین شام فتنه را مشاهده کنی ، پس، مرگ است و مردن ، تا آنکه مو زرد ها روانه سرزمین ها عربی گردند و حوادثی بین آنان رخ دهد."

از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند:
"در سپیده دم ماه رمضان از مشرق ندا دهنده ای بانگ برآورد که :
ای اهل هدایت ، گرد هم آیید . و پس از ناپدید شدن شفق از مغرب ، ندا کننده ای بانگ زند که :
ای اهل باطل گرد هم آیید ... آنگاه رومیان به ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روی آورند و خداند جوانان اصحاب کهف را با سگشان از غار بر انگیزد ، بین آن ها دو مرد وجود دارد به نام مَلیخا و خَملاها، آن دو ، شاهد و تسلیم اوامر حضرت قائم علیه السلام خواهند بود."

حکمت ظاهر شدن اصحاب کهف به هنگام فرود نیروهای غربی و در آن برهه حساس ، این است که نشانه ای خاص برای مسیحیان باشند ، چرا که طبق روایات ، یاران حضرت مهدی ، نسخه های اصلی تورات و انجیل را از غاری در انطاکیه بیرون آورده و به وسیله آن با رومی ها و یهودیان به بحث وگفتگو خواهند پرداخت.

احادیثی است مربوط به آتش بس میان مسلمانان و رومیان که حضرت مهدی ، قرارداد عدم تجاوز با آنان را امضاء می کند . ظاهرا این قرار داد بعد از نبرد بزرگ قدس بین سپاه حضرت و لشکریان سفیانی و بعد از پیروزی حضرت و ورودش به قدس و فرود حضرت عیسی علیه السلام واقع خواهد شد.
به نظر می رسد حضرت عیسی مسیح در برقراری پیمان صلح ، نقش وساطت و میانجی گری را بر عهده دارد.

از پیامبر نقل شده که فرموده اند:
"ای عوف ! پیش از رستاخیز شش حادثه را شماره کن ... از جمله ، فتنه ای که خانه هیچ عربی خالی از آن نخواهد ماند ، وصلحی که میان شما و بنی اصفر (غربیها) بر قرار خواهد شد ، سپس با شما پیمان شکنی کرده ، و با هشتاد لشکر که هریک از 12هزار سرباز است به شما حمله خواهند کرد."


در برخی از روایات مدت پیمان نامه هفت سال ذکر شده که غربی ها پس از دو سال ، عهد شکنی نموده و پیمان خود را بر هم می زنند و با سپاهی متشکل از هشتاد پرچم و نزدیک به یک میلیون سرباز به مسلمانان حمله ور می شوند و جنگی د سواحل فلسطین و سرزمین شام اتفاق می افتد که در پی آن ، حضرت رهسپار فتح اروپا و جهان غیر مسلمانان می شود .
در برخی روایات ، آمده که :
"یکی از شهر های غربی با تکبیر فتح گردد ، باحضور هفتاد هزار مسلمان."
بعید نیست که سقوط این پایتخت غربی با تظاهرات غربی ها و تکبیر آنان ، در حالی که حضرت مهدی علیه السلام و یارانش آنان را همراهی می کنند، انجام شود.
این خلاصه ای از کتاب عصر ظهور علامه کورانی بود از اول کتاب تا حوالی صفحه100

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته                                                                           تابستان94


  • یه رفیق
۱۸
تیر

ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻓﻴﻠﻢ ﺁﺭﻣﺎﮔﺪﻭﻥ

نام دانشجو: سید رضا میرهاشمی




   فیلم «آرماگدون» به کارگردانی مایکل بی در سال 1998 ساخته شد. این فیلم از آن دسته فیلم‌هایی است که به نوعی غرور آمریکایی را در دوران سلطه جمهوری‌خواهان در آمریکا نشان می‌دهد. اما چرا به این نام خوانده شد؟


   «آرماگدون»  برای مسیحیت و به خصوص مردم آمریکا معنای خاصی دارد؛ به معنای جنگ آخر الزمان. البته این فیلم هیچ ربطی به جنگ آخرالزمان ندارد. یک فیلم تخیلی در رابطه با حمله شهاب‌های آسمانی به کره زمین است ولی عنوان «آرماگدون» زنگ خطر خاصی در ذهن بخش عظیمی از مردم آمریکا می‌زند.«آرماگدون» به معنای آنچه که قرار است در آینده اتفاق بیفتد. «آرماگدون» منطقه‌ای در شمال حیفاء در منطقه‌ی فلسطین اشغالی، منطقه‌ی جنگ آخرالزمان است بین نیروهای کفر و مومن. اسم فیلم یک اسم درگیر کننده‌ای است که هیچ ربطی به موضوع فیلم ندارد. اینکه در این زمان این اسم معنی دارد این جالب است که در دو دهه اخیر تبلیغات رسانه‌های آمریکایی اسم آخرالزمان، end of times و  آرماگدون اسمی است که جمعیت سینمایی را درگیر می‌کند. از نکات جالب این فیلم، یکی از سکانس‌های اولیه آن است که مثل ماجرای یازده سپتامبر در شهر منتهن اتفاق می‌افتد و شهاب‌های سنگی منتهن را هدف قرار می‌دهند.


  این فیلم و فیلم «روز استقلال» که در همین دوران ساخته شد، به طور عجیبی به هم شباهت دارند. در هر دو فیلم شهر منتهن(جزیره اصلی نیویورک) را داریم که بیگانگان به آن حمله می‌کنند. در فیلم «روز استقلال» از سیاره بیگانه نیروهای اشرار حمله می‌کنند و در این فیلم شهاب سنگ‌ها حمله می‌کنند و یورش می‌برند و موضوع هر دو شهر منتهن است. حادثه‌ای که پس از چند سال به طور واقعی اتفاق می‌افتد و حمله به برج‌های دو قلو در منتهن به وقوع می‌پیوندد. به قول کارگردان آمریکایی که گفته: «هیچ واقعه‌ای در دنیای امروز اتفاق نمی‌افته مگر آن‌که مردم آن را در فیلم دیده باشند.» شاید مهم‌ترین نکته‌ای که بتوان در این فیلم به آن اشاره کرد این است که هالیوود اینگونه به مخاطبش هشدار می‌دهد که گویا قرار است در این شهر اتفاق بیفتد.چند فیلم سینمای ساخته می‌شود که این حادثه را به نوعی پیشگویی می‌کند. در این فیلم به ساختمان کراسلیر در نیویورک حمله می‌شود. در فیلم «روز استقلال» به یکی دیگر از ساختمان‌های معروف نیویورک حمله می‌شود و در حادثه یازده سپتامبر هم به برج‌های دوقلو حمله می‌شود.

  • یه رفیق
۱۸
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

نقد، بررسی و تحلیل پویانمایی «اژدهای خود را چگونه تربیت کنید2» 

                                     نگارش: آقای حاکمی


زبان انتقال مفاهیم در گذشته ای دور با نوشته و متن بود، در گذشته ای نزدیک با صحبت و گفتگو بوده و هم اکنون زبان انتقال مفاهیم، تصویر است.


با توجه به اهمیت رسانه در دنیای امروزی، می توان دریافت که هر عملی در این سطح، با عکس العملی قرین خواهد گشت. به عبارتی دیگر هر آن چه از دریچه ی دوربین، و مخصوصا به شکل فیلم سینمایی به مخاطب عرضه می گردد، با دیده شدن توسط مخاطب، اثراتی را بر مخاطب خواهد گذاشت، چه عوامل فیلم خواسته این کار را انجام دهند و چه ناخواسته. لذا باید تاثیرات را هر طور که هست، جدای از مقصود عوامل فیلم بررسی کرد. چه بسا آن ها با مقاصدی که در راستای تمدن نوین غرب است به ساخت فیلمی دست ببرند یا آن که صرفا برای نمایش ذوق هنری خود و ایجاد آن در مخاطب؛ در هر صورت می تواند با ایجاد مفاهیمی در ذهن مخاطب، موثر واقع گردد. لذا در این نوشته جدای از مقصود شرکت های فیلم سازی، تنها به آنچه از پرده ی سینما پخش می شود، اشاره خواهد رفت.


خلاصه ای از داستان این پویانمایی:


هیکاپ که شخصیت اصلی این داستان است، به دنبال ماجراجویی های خود سرزمین های جدیدی را کشف میکند. در یکی از این اکتشافات، او برای رها شدن از دست بومیان مبارزه ی اندکی نیز انجام میدهد. فرمانده آن بومی ها بعد ها با آنها متحد می شود تا علیه دشمن اصلی ایفای نقش کنند. پس از رهایی از دست بومیان، در ادامه اکتشافات، هیکاپ مادر خود را که از کودکی او را گم کرده است، پیدا می کند. مادرش او را با دنیای نسبتا جدیدی آشنا میکند. آنها در برابر دشمن که بسیار از آنها قویتر است می ایستند. در این حاشیه پدر و مادر هیکاپ نیز که بعد از بیست سال همدیگر را یافته اند با هم ملاقات دارند و در ادامه با هم زندگی می کنند. هیکاپ به دست پدرش برای جانشینی آماده می گردد. در جریان جنگی که رخ می دهد پدر هیکاپ می میرد. اما هیکاپ با بروز یافتن به عنوان یک قهرمان، با کمک اژدهای خودش جنگ را به نفع خودشان به پایان می برد. در نهایت نیز صلح و امنیتی که بر اثر حمله ی بیگانگان رخ پوشانده بود، دوباره به جامعه ی وایکینگها باز می گردد.

نقد و بررسی و تحلیل:


از آنجا که مخاطب این پویانمایی را بیشتر کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند، باید گفت که تاثیر مفاهیمی که در این پویانمایی گنجانده شده است، بسیار بالاست. چرا که کودکان و نوجوانان تقریبا نسبت به آنچه که این پویانمایی روی آن هدف گذاری می کند، تقریبا خالی الذهن اند و نمی توانند تصمیمی بگیرند و در نتیجه تنها به پذیرش آن ختم می شود. از جمله ی مفاهیمی که منتقل می شوند می توان اشاره کرد به: صلح، نابودی آن و بازگشت مجددش، قهرمان، نیروی خارق العاده و ماجراجویی.


داستان، با  ماجراجویی های هیکاپ است که شکل می گیرد. در واقع ماجراجویی قسمتی است که در  آن فرد دعوت به تفکر می شود. این ماجراجویی و به عبارت دیگر فکر فرد است که داستان را شکل می دهد. قهرمان داستان با ماجراجویی های خود، و استفاده از وسایل خارق العاده ای همچون اژدها یا شمشیر تلسکوپی، صلح و امنیت را بازمیگرداند. او نقش منجی دارد. منجی نیز همان کسی است که جامعه را از خطرات مختلف نجات می دهد. نجادت دهنده ی جامعه، فردی است قهرمان که به جای آن که مردم از او حمایت و پشتیانی کنند، ابزارها و وسایل شگفت انگیزش او را در این مسیر یاری میدهد. در واقع مخاطب نسبت به آنچه در آینده اتفاق می افتد، احساس اطمینان یا به عبارتی دیگر، خوشبینی افراطی دچار می شود و به جای دغدغه های اصلی زندگی و آینده ی بشریت، به دنبال منافع شخصی و ماجراجویی ها و تخیلات خویش است. به دیگر کلام، مخاطب را از واقعیت های جامعه دور می کند و به این ترتیب او را منفعل از آنچه در آینده رخ خواهد داد، قرار می دهد. این وضعیت به یعنی انفعال نسبت به آینده، به بی خبری از آن نیز منجر خواهد شد. درست است که با یک پویانمایی صد دقیقه ای این حالت تاثیر چشمگیری در مخاطب نخواهد گذاشت، اما با تکرار آن در شرایط و با خلاقیت های گونگون، این امر به تفکری دائمی در نسل نوی جهان تبدیل خواهد شد.

  • یه رفیق
۱۷
تیر
بسم الله الرحمن الرحیم

تلخیص کتاب

 "مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،
ده انقلاب در یک انقلاب"

پژوهش درس مهدویت و تمدن جهَانی اسلام

استاد مربوط: استاد برزویی

نگارنده : سیدامیررضا برقعی



قال رسول الله صل الله علیه و آله وسلم
                "رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه"
 مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص ۹۳



اشاره
آن چه در پیش رو دارید ، تحریر و تلخیص کتاب "مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ده انقلاب در یک انقلاب" تالیف استاد گران قدر جناب آقای حسن رحیم پور ازغدی می باشد.
استاد حسن رحیم پور ازغدی متولد1343در استان خراسان رضوی و از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد.ایشان از سال 1363 تاکنون تلاش های زیادی در جهت تبیین نظریات دین اسلام در حوزه های مختلف و به روزرسانی این معارف ارزشمند برای پاسخ گویی به نیازهای زمان و به خصوص نیازهای نسل جوان ایران اسلامی کرده اند. مجموعه ی فعالیت های علمی ایشان در قالب کتب ، مقالات ، سخنرانی ها و همایش ها ( اغلب در محیط های دانش جویی ) و گفت و گوها ومیزگردها می باشد.

موسسه " طرحی برای فردا " در یک اقدام ارزشمند به جمع آوری و دسته بندی فعالیت های علمی ایشان کرده است و حاصل تلاش های این موسسه 11 جلد کتاب با عناوین "محمد صل الله علیه و آله و سلم،پیامبری برای همیشه" ، "علی علیه السلام و شهر بی آرمان " ، "حسین علیه السلام :عقل سرخ" ، "مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،ده انقلاب در یک انقلاب" ، "عقلانیت،بحثی در مبانی جامعه شناسی" ، "عرف قدسی" ، " فقه و تیوری دولت" ، "چهارگفتار" ، "پنج گفتار" ، "مدارا نه از راه پلورالیزم" و طبقه بندی سخنرانی های ایشان در قالب های "طرحی برای فردا" ، "چند دقیقه برای تفکر" ، "هفته نامه صوتی" و "مباحث قرآنی" می باشد. این کتب غالبا برگرفته از سخنرانی های ایشان و یا تقریرات دانش جویی برخی شاگردان می باشد.

کتاب " مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،ده انقلاب در یک انقلاب" شامل سه سخنرانی ایشان در سال های 1379 و 1380 در سه گفتار "دولت عاشقی و عدل جهانی" و " مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،نیمی شرقی،نیمی غربی" و "جهانی شدن،پایان تاریخ و مهدویت" می باشد. دو گفتار اول در مهرماه 1380 در دانشکده ادبیات و فنی دانشگاه تهران و به فاصله یک هفته از یکدیگر صورت گرفته و گفتار سوم مصادف نیمه شعبان 1379 در دانشگاه فردوسی مشهد می باشد.

روش استاد در هر سه گفتار تقریبا بدین گونه است که بحث خویش را به دو بخش تقسیم کرده اند :

بخش اول:
در این بخش در گفتارهای اول و سوم اصل مهدویت را از نگاه "فلسفه تاریخ شیعی" مطرح و این نگاه در مورد "نظریه پایان تاریخ" را با نگاه دو مکتب الحادی لیبرالیسم و مارکسیسم مقایسه و نقد می کنند ولی در گفتار دوم ویژگی های حکومت جهانی مهدوی را در قالب انقلاب های مهدوی مطرح می کنند.

بخش دوم:
در این بخش دسته ای از روایات مربوط به امام عصرسلام الله علیه و یاران ایشان و حکومت جهانی موعود را نقل و تبیین می کنند.
روش ما در تحریر و تلخیص سه گفتار مذکور بدین گونه است که هر سه گفتار را در هم آمیخته ایم و در دو گفتار با عناوین "فلسفه تاریخ شیعی" و "انقلاب های مهدوی" تنظیم کرده ایم. هم چنین تقریبا تمامی روایات موجود در سه سخنرانی استاد را در گفتار دوم مندرج کرده ایم.
بدیهی است در این نوشته به نقل قول های مستقیم و غیرمستقیم از متن اصلی پرداخته و چون اصلا این نوشته تلخیص متن اصلی است ، نیازی به ارجاع دهی و مستندسازی نمی باشد.
در پایان ضمن دعا و آرزوی توفیقات روز افزون برای استاد گران قدر ، اعتلای هر چه بیشتر کلمه "الله" را در جامعه و به خصوص در میان نسل جوان و نزدیک شدن به مختصات جامعه مهدوی را از پیشگاه خداوند خواستاریم.
هو حسبنا جمیعا و نعم الوکیل و الحمدلله رب العالمین
تیرماه 1394



مقدمه

متفکران و علمای اسلامی و غیراسلامی در طول سالیان دراز به موضوع " نجات نهایی بشر و موعود" به طورعام و اصل "مهدویت" به طور خاص از منظرهای گوناگون قرآنی ، روایی ، کلامی ، عرفانی ، تاریخی و ...پرداخته اند.

یکی از جنبه های مهم و شاید اصلی ترین بعد اصل"مهدویت" ، نگاه تمدن شناسی و به تعبیر دقیق تر فلسفه تاریخی به این اصل و تبیین جایگاه این اصل در نظریه ی "پایان تاریخ" از دیدگاه اسلام و تشیع  به عنوان یک مکتب برای زندگی انسان می باشد.

در بین اندیشمندان معاصر،علامه شهیدمطهری رحمه الله علیه،در کتاب "قیام و انقلاب مهدی علیه السلام،از دیدگاه فلسفه تاریخ" به این نگاه پرداخته و ضمن بیان "نظریه پایان تاریخ از دیدگاه اسلام و تشیع" و مختصات جامعه مهدوی درعصر ظهور و مسیولیت منتظران و مفهوم انتظار درعصرغیبت کبری ، به مقایسه این تفکر با تفکر دیالکتیکی یا ابزاری و نقد مارکسیسم پرداخته اند.

از آن جاییکه در زمان حیات علامه شهیدمطهری رحمه الله علیه مکتب مارکسیسم برجستگی زیادی داشته، ایشان تکیه ی بحث را روی نظرات این مکتب گذاشته و آن را نقد کرده اند اما همان طور که می دانیم سر دیگر قیچی ماتریالیسم یعنی لیبرالیسم که بعد از فروپاشی شوروی و خرد شدن استخوان های مارکسیسم تا کنون همان برجستگی مارکسیسم را پیدا کرده است ، دارای نظراتی در حوزه پایان تاریخ می باشد.این نظرات که در سال های گذشته توسط نظریه پردازان لیبرالیسم و سرمایه داری هم چون پوپر و فوکویاما بیان و به عنوان حرف آخر و صحیح در جهان مطرح می شود ، به شدت نیازمند بررسی و نقد می باشد تا جهان بشریت را از زیر یوغ نظری و عملی غرب سرمایه دار خارج و آن را به سعادت واقعی خود راهنمایی کند. این مسیولیت بزرگ برعهده متفکران و عالمان اسلامی است و در واقع کتاب" مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،ده انقلاب در یک انقلاب"  نقد نظریه پایان تاریخ لیبرالیسم می باشد.

گفتار اول "فلسفه تاریخ شیعی"

تقریبا جزء اجماعی ترین موضوعات بین ادیان الهی وابراهیمی بشارت موعود و وعده منجی است وهمه گفته اند که کار نیمه تمام و ناتمام انبیاء(ع) به دست این مرد بزرگ کامل خواهدشد. گفته اند که بزرگترین تکلیف تاریخ کار بزرگترین مرد تاریخ است.

درروایت ازحضرت مهدی(ع)تعبیر به بهار روزگاران شده است وجزو سلام هایی که به محضر حضرت داده میشود آورده اند:" السلام علی ربیع الانام ونضره الایام درود بر بهاربشریت، بهاران تاریخ وطراوت روزگاران."

حتی مکاتبی که الوهیت زدایی شده اند باز به نحوی  به این مسئله اندیشیده اند وگرچه نام ایشان را نبرده اند اما همه بشارت ایشان را داده اند وحتی مکاتب الحادی چون مارکسیسم نتوانسته اند به مسئله آخرالزمان بی تفاوت بمانند.بودیزم،مسیحیت ویهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش گرفته اند، دراین خصوص اعلام موضع کرده اند.

یهود هنوز منتظر ظهور مسیح است ومسیحیت منتظر ظهورمجدد مسیح است.همه انبیا مذاهب و ادیان وفرق منتظر گشایشی بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم کردکه حتی امروزمکتبی که چنددهه برای نفی پایان تاریخ ونفی غایت از تاریخ دست وپا زد ومدعی شد که اصلاحیات وتاریخ بشر مبدا ومنتهای روشن ندارد و جهت اصولی خاصی برآن حاکم نیست یعنی لیبرالیزم که درواقع پنجاه شصت سال تئوری بافت که تاریخ غایت نداشته وندارد آخرین نظریه پردازانشان چون فوکویاما از پایان تاریخ سخن می گوید منتها پایان تاریخ با روایت خودشان که تثبیت وتبلیغ نظام لیبرال- سرمایه داری است.

دوزاویه دید برای تفسیر تاریخ بشر امروز وجوددارد نخست آنچه از آن تعبیر به اصل "مسیانیزم" یعنی "مسیح گرایی وموعودگرایی" کرده اند ودراینجا مسیح به معنی موعود است و"مسیانیزم" دعوت به انتظار است، انتظار برای وضع موعود و اعتراض به وضع موجود در سطح بشری که توام است با وعده پیروزی قاطع حق وعدل درپایان تاریخ واز آن نیزبه اصل "فتوریزم" تعبیر کرده اند.

"فتوریزم" آینده گرایی و نگاه به آینده است ایدئولوزی ای معطوف به فردا که می گوید ، همه خبرها در آینده است، جهان هنوز تمام نشده است، محرومان مایوس نباشند، مبارزان ومجاهدان راه آزادی وعدالت و آگاهی ازمبارزاتشان پشیمان نشوند.آنها که دوبار، چهار بار در نهضت جهانی اجرای عدالت شکست خورده اند،نگویند که همه چیز تمام شد.به آینده نگاه کنید، سرتان را بالا بگیرید،شهید دادید،صدماتی خوردید، ضایعاتی دادید، دربعضی جبهه ها عقب نشستید اما سرتان را بالا بگیرید.

پس یک خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به آینده تاریخ است که درغرب از آن تعبیر به مسیانیزم وفتوریزم کرده اند و آن را با همین تعابیر کوبیدند. چون تاریخ را دارای یک دینامیزم آگاهانه میداند و میگوید که تاریخ زنده است،فعال است و از طرف یک موجود ذی شعور هدایت میشود و عاقبت بشر به منجلاب ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر خوش بین و معتقد است که از پس همه ستمها و بی عدالتی ها و دروغهایی که به بشر گفته اند و می گویند خورشید حقیقت و عدالت طلوع خواهدکرد و خدا انسان را با ستمگران تاریخ تنها نگذاشته است.
 اما متقابلا خط دومی وجود دارد که ازطرف تفکر لیبرال-سرمایه داری وهژمونی غرب امروز در دنیا به آکادمیها و دانشگاه ها پمپاژ می شود و در سطح افکار عمومی دنیا به زور تبلیغات القا میشود ، نفی ایده غایت تاریخ است.

می خواهند بگویند که هیچ مدینه فاضله ای برتر از وضع کنونی در جامعه جهانی که ما آن را را رهبری می کنیم نه فقط وجود خارجی ندارد بلکه حتی وجود ذهنی هم نمی تواند داشته باشد. پوپر در مصاحبه اش با اشپیگل ، چند سال پیش از مرگش گفت امروز مدینه فاضله در کل تاریخ بشرجامعه ایالت متحده است . مصاحبه گر از او می پرسد در جامعه ای که هر هشت ثانیه یک قتل وهر نه ثانیه یک تجاوز جنسی صورت می گیردوجامعه ای که مهمترین درآمدش مواد مخدر و سلاحهای کشتار جمعی هسته ای شیمیایی ومیکروبی است،چگونه مدینه فاضله وپایان تاریخ است؟

او پاسخ می دهدکه اصل ضرورت فکرکردن به مدینه فاضله دروغ بزرگی بوده که به ما گفته اند.هیچ مدینه فاضله ای در انتهای تاریخ وجود ندارد و نبایدبه آن فکرکرد و این فکری انحرافی درذهن بشر و باوری اساطیری است.

فوکویاما نظریه پرداز سرمایه داری امریکا گفت : اگر تاریخ پایانی هم دارد پایان آن همین جامعه فعلی ایالات متحده امریکاست.این تفکر و محافظه کاری است. کنسرواتیزم دفاع از وضع موجود جهانی ودفاع از هرم قدرتی است که هم اکنون بردنیا حکومت می کندو درراس آن سرمایه دارها هستند و همه ملل دیگرملت های شرق وجنوب همه قاعده این هرم و بردگانی هستند که راس هرم قدرت را بردوش خود باید بکشند. امروز ثروت دردنیا چگونه تقسیم شده است؟چنددرصد بشریت چنددرصد ثروت و زمین رادردست دارندومعنی این آمار چیست؟و اگر کسی بخواهد این وضع باز ادامه پیداکند به چه معناست؟

هدف عمده نظام لیبرال سرمایه داری که می گوید ما با مدینه فاضله سازی و مسیانیزم، با بنیادگرایی دینی با رادیکالیزم انقلابی و با ایدئولوژی مخالفیم و با هرنوع اصول گرایی حتی غیر دینی آن مبارزه می کند این است که در افکارعمومی بشر بخصوص دردانشگاه های شرقی واسلامی در ذهن دانشجو و سپس درذهن مردم حالت تردید دروضع موجود و حالت متوقع ومنتظره پیش نیایدکه عجب!!پس این مدرنیته سرمایه داری اخرخط نیست؟وباید منتظر بود؟ این پرسش نباید درافکارعمومی وخصوصی بشریت جوانه بزند؟!آنها می خواهند بگویندکه هیچ چیزی دیگر فراتر از این وضع موجودجهان نیست وانچه هست عین علم و عقلانیت وآخرخط و پایان تاریخ است.می گویند اینجا ایستگاه آخراست و بشریت بابد ازقطار پایین بیاید.
 توجه داشته باشید نمی گویندکه همه بشریت درسطح ما زندگی کنند و امکانات مردم آمریکا را داشته باشند ، که اگر بگویند باید دست از ستم جهانی و نابرابریها بردارند.چون اگر معنی جهانی شدن این باشد که توزیع ثروت وقدرت وآگاهی وحرمت واحترام درتمام جهان یکسان باشد مورد قبول است ، اما جهانی شدن که آنان می طلبند به معنی " آمریکایی شدن " است.
گلوبالیزیشن غربی ، توجیه ستم غربی بر جهان است.اینان با " گلوبالیزیشن مهدوی" مخالف اند و به جهانی شدن سرمایه داری آمریکا فراخوان می کنند.

اگر گلوبالیزیشن ، عبارت باشد از جهانی کردن آمریت آمریکا ومنافع سرمایه داری حاکم برآمریکا و صهیونیزم وانگلیس این گلوبالیزیشن فقط به نفع آنها ست وهمان را ترویج میکنند. این جهانی شدن همه فرهنگها وایدئولوژی مقاومت را می بلعد و هضم می کند اما اگر بگوییم که ما گلوبالیزیشن را قبول داریم اما نه با معیارهای سرمایه داری یهود بلکه با معیارهای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که می گوید در تمام دنیا هیچ انسان گرسنه ای نباید باشد ونباید درگوشه افریقا بچه های یازده ساله وزنشان به اندازه بچه های شش ماهه واشنگتن و نیویورک باشد، نباید استخوانهای دنده ها و پهلوهایشان پوست آنها رابشکافد و از زیر پوستشان بیرون بزند آنها این گلوبالیزیشن مهدوی یعنی عدالت جهانی را پس میزنند و آنها را توهم و اتوپیا می دانند چون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امنیت را برای همه نه فقط برای سرمایه دارهای غرب می خواهد. روایت داریم که درزمان حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امنیت بدان حد برجهان حاکم می شود که یک دختر نوجوان بدون کمترین توهین وتهدیدی به تنهایی از این سوی عالم به آن سو خواهد رفت.

گلوبالیزیشن مهدوی یعنی امنیت برای همه  اما تفکر جهانی شدن از آن نوع که لیبرال سرمایه داری می گویدو میخواهددر واقع عین محافظه کاری است ، لذا اینان در مقیاس جهانی ، با اصول گرایی ، با مدینه فاضله سازی،با ایدولوژی و حاکمیت ارزش ها مخالف اند و می گویند که ارزش ها اصولا مفاهیم غیرعلمی و مقولات غیر عقلانی و لذا مسایلی شخصی بلکه جزو وسایل شخصی است و ارزش ها،شخصی و نسبی است پس ربطی به حکومت و امر عمومی ندارد و سکولاریزم ، همین است.

خط تبلیغاتی آنان ، این است که سخن گفتن از مهدویت و جهانی شدن و از وعده عدالت جهانی ، خیال بافی است و ممکن نیست.در بحث های دانشگاهی شان همین را بلغور می کنند تا تز کنسزواتیستی را جهانی کنند و نیز می گویند این ایده ، اساسا ایدیولوژیک ، توتالیتر و تمامیت طلب است و یعنی چه که یک نفر به نام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خواهد بر کل دنیا حکومت واحد برقرار کند؟
پلورالیزم چه می شود؟ البته این پلورالیزم که مطرح می کنند بهانه ای بیش نیست چون جهانی شدن غربی معنی اش آن است که همه ی جهان در خدمت غرب باشد.جهانی شدن به سبک آمریکا یعنی همه ی جهان در خدمت سرمایه داری صهیونیستی غرب و برده آن ها باشند و این جا دیگر تکثر و پلورالیزم و این چیزها هم سرشان نمی شود، آن دیگر پلورالیزم است نه پلورالیزم معنی اش این است که آنها پلو بخورندوبقیه بشریت کودکان افغانستان وسودان کودکان امریکای لاتین وافریقا نان خشک بخورند. در مورد خودشان پلورالیزم مطرح نیست فقط برای جهانی شدن مهدوی مشکل است که البته این اشکال به حکومت جهانی مهدوی اساسا اشکال غلطی است.(استاد در این بحث پاسخ اشکال را بیان نکرده اند.مطالعه بیشتر بر عهده خواننده)

در دهه پنجاه و شصت میلادی بعد از جنگ جهانی دوم ، آمریکا و نظام سرمایه داری غرب به این نتیجه رسید که امروز دو هدف یعنی دو مانع عمده بر سر راه استثمار دنیا وجود دارد ، یکی کمونیزم و منظورشان هم از کمونیزم ، مسکو نبود،چون از پس مسکو به عنوان یک دولت برمی آمدند و برآمدند بلکه مراد آن ها جنبش چپ در دنیا بود که ناگهان در اغلب دانشگاه های کشور های جهان سوم ، جنبش های دانشجویی و اپوزسیون ها،همه،علیه غرب،پرچم چپ در دست گرفته بودند.

دوم ، احتمال خطر انواعی از بنیادگرایی مذهبی بود که البته در آن دوران هنوز نوع جنبش مذهبی امام را پیش بینی نمی کردند،چون هنوز مذهب در جهان ، پویا نبود ولی حدس می زدند که نوعی فوندامنتالیزم مذهبی ، در نقاط خاصی ف ممکن است منافع غرب،آمریکا و انگلیس را تهدید بکند.خوب نقطه مشترک و کانون خطر چیست؟همان طور که از مفهوم "دولت – ملت" و ناسیونالیزم انقلابی از جهاتی در برخی نقاط ترسیدند که نکند جنبه ضد استعماری به خود بگیرد،پس آن را مهار کردند و بعد به این نتیجه رسیدند که کانون اصلی خطر و نقطه مشترک آن ، "ایدیولوژی" است و اگر به نحوی فاتحه ایدیولوژی خوانده شود و به روشنفکران جهان شرق در دانشگاه های جهان سوم ، حالی شود که هیچ اصول قطعی و روشنی برای ساختن  جامعه ، وجود بلکه امکان ندارد و اصولا تاریخ ، غایت خاصی ندارد زیرا اصلا شعوری بر تاریخ بشر حاکم نیست و خوب و بد ، نسبی و شناور است و خیر و شر قراردادی است و مرزی بین جامعه و حکومت خوب و بد وجود ندارد و عدالت هم امر بی مفهومی است چون عدالت اگر رسیدن ذی حق و مستحق به حق باشد ، اصلا معلوم نیست که منشا حقوق چیست و حق با کیست ؟ حق چیست و حقدار کیست ؟ به این جمع بندی رسیدند که اگر این نقطه را زیر سوال ببریم،در واقع می توان همه ی انقلاب های محتمل را در آینده را هم عقیم کرد و انقلابیون را به شک انداخت و بی انگیزه و آرمان کرد. پس در دهه پنجاه و شصت در کنفرانسی که " کنگره فرهنگی آزادی آمریکا" به راه انداخت و بزرگترین نظریه پردازان آمریکایی و اروپایی لیبرال در آن جا جمع شدند،به همین دکترین رسیدند.جمع بندی " کنگره"این بود که باید اعلام کنیم دوران "پایان ایدیولوژی " فرا رسیده است.شعار آن کنگره هم ، این شد که "ایدولوژی ها مردند"و از این پس دیگر کسی در مورد ایدیولوژی ، سخنی نگوید و سپس همه مذمتهای واقعی یا توهمی که برای فاشیسم پیش چشمهابود _ چون تازه جنگ جهانی دوم تمام شده بود و هرکس اسم هیتلر را می شنیدآب دهان می انداخت وباید هم انداخت _ تمام جنایتهای هیتلری رابه کل ایدئو لوژی ها نسبت دادند و گفتند ایدئولوژی یعنی همین!!

پس دردهه پنجاه وشصت تز مرگ ایدئولوژی مطرح شد وایدئولوژی در برابر عقلانیت قرار گرفت البته عقلانیت به همان معنا که گفتیم. معنای موهن و زشتی از اصول گرایی دردنیا ترسیم شدو امکان رسیدن به یک جهان بینی جامع ویک مبنا برای عمل اجتماعی وساختن مدینه فاضله رابه تمسخر گرفتندو گفتند که اینهاحرف مفت ومضر است و هرکس بخواهد دردنیا بهشت بسازد دنیا را تبدیل به جهنم می کند.این شعارهایی که می گویم یادتان باشداینها همه شعارهایی بودکه برای برانداختن مقاومت در برابر خودشان علیه ایدئولوژی به کار بردند اما همین ها بعد ازاینکه ایدئولوژیها ومفهوم مدینه فاضله را خوب خراب کردندو انقلابیون دنیا را خلع سلاح کردند ناگهان خودشان از مدینه فاضله لیبرال-سرمایه داری سخن گفتند.همانها که میگفتند فکر حکومت اسلامی عدالت اسلامی اقتصاد اسلامی انقلاب جهانی صدور انقلاب به تمام دنیا و آزاد شدن کل بشریت  همه توهم است ناگهان سنت های استعماری خود را پایان تاریخ لقب دادند.

خواهش میکنم توجه کنید دقیقا باهمان ادبیاتی که مارکسیستها حرف میزدند و می گفتندکه جامعه اخرالزمان طبق جبرتاریخ به سمت سوسیالیزم وکمونیسم می آید و انقلابیون هم تازه خیلی زور بزنند مامای این زایمان محتوم می شوند و الا این امر بطور تاریخی حتما صورت میگیرد!!ودیدیم که صورت گرفت وکمونیزم به گور رفت. عین همان ادبیات جبرگرا وتحمیل طلب کمونیستها را امروز لیبرالها به کار می برند و می گویند که آخرخط تاریخ  به طور جبری وقهری جامعه وفرهنگ آمریکایی است وجامعه هایی که عبودیت امریکا و صهیونیزم را نپذیرند رفتنی اند!!درست با همان ادبیات کمونیست ها وفاشیست ها!!

گفتار دوم "انقلاب های مهدوی"

برای حکومت جهانی مهدوی که زمینه رشد فردی و اجتماعی همه ی انسان ها را فراهم و مسیر کمال انسان را که همان عبودیت بی نهایت و وصال بی نهایت است ،هموار می کند، مختصات و ویژگی هایی در لسان روایات آمده است.این ویژگی ها در ابعاد گوناگون زندگی انسان اعم از علمی ، فرهنگی ، امنیتی ، سیاسی ، اقتصادی ،عمرانی و ...
بوده و رسیدن به استانداردهای مهدوی نیازمند آماده کردن شرایط بر اساس آن الگوها و در نهایت انقلاب هایی در تمام ابعاد مذکور می باشد.
بنابراین رسیدن به حکومت و جامعه مهدوی نیازمند دو مهم است :

اول ، آماده شدن شرایط فردی و اجتماعی انسان ها بر اساس معیارهای مهدوی(انتظار)

دوم ، انقلاب های مهدوی
عامل اول که از آن به انتظار سازنده نیز یاد می شود،مربوط به مسیولیت منتظران و یاران امام عصرسلام الله علیه در عصر غیبت کبری و عامل دوم مربوط به مسیولیت آن ها در عصرظهور می باشد.

در لسان روایات به این انقلاب های مهدوی اشاره شده است و ما در این جا به بیان تعدادی از آن ها می پردازیم.

1- انقلاب علمی و عقلی
در روایت از امام باقر سلام الله علیه رسیده است که وقتی قیام گر ما قیام کند دست خویش را بر سر بندگان خدا و بشریت خواهد نهاد." فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم یا احلامهم ".تمام قدرت عقلانی بشریت را مجتمع م متمرکز خواهد کرد و سطح عقلانیت بشر را در هر سه حوزه عقلانیت – عقلانیت جوهری،عقلانیت اخلاقی،عقلانیت ابزاری- به گونه ای جهشی ، چند پله ارتقا و رشد خواهد داد و نیروی عقلانی توده ها را متمرکز و فعال خواهد کرد.

2- انقلاب حقوقی (نظام حقوق زن)
الف ) در روایت داریم که ایشان از میان همه بشریت 313 تن را برمی گزیند که در واقع ، کادر اصلی انقلاب جهانی و مدیران اصلی حکومت جهانی ایشان هستند و در روایت داریم 50تن از آن ها زن هستند یا 50 زن نیز در این قرارگاه مرکزی حضور دارند.
ب) در زمان حکومت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف زنان خانه دار که به خاطر ادای حق خانواده و انجام بعضی وظایف متعالی انسانی از قبیل تربیت انسان و شوهرداری ، طبیعی است که بخش بیشتری از وقتشان نسبت به شوهر در خانه می گذرد در حد استانداردهای جهانی آن دوران ، قادر به فکرکردن و نظردادن خواهند بود.

3- انقلاب فن آوری و عمرانی
در روایت از امام باقر سلام الله علیه است که سراسر زمین برای او در نوردیده می شود و همه ی گنج ها و منابع زیرزمینی و روزمینی در زمان ایشان به نفع بشریت محروم ، به فعلیت می رسد و استخراج می شود.برداشت من این است که این حدیث هم علاوه بر یک "انقلاب عمرانی" در آبادسازی زمین ، وقتی می گوید تمام منابع استخراج می شود ، در واقع اشاره به "انقلاب فن آوری " نیز است.

4- انقلاب اجتماعی (روابط انسانی و اجتماعی )
شخصی خدمت امام باقر سلام الله علیه می رسد و می گوید : یاران و همفکران ما در کوفه ، تعدادشان زیاد است و ما منسجم هستیم و اگر صلاح بدانید مسلحانه با باند بنی عباس درگیر شویم.
امام باقر سلام الله علیه به ایشان می فرمایند : آیا روابط بین شما این قدر روابط صمیمانه و انسانی و اعتماد هست که اگر یکی از شما احتیاج داشت دست در جیب دیگری بکند و به مقدار نیاز بردارد و آن دیگری هیچ ناراحت نشود.می گوید :نه و امام سلام الله علیه می گویند : پس اینان نسبت به جانشان حتما بخیل ترند.
در فرهنگ مهدوی روابط انسان ها به این سطوح عالی ترقی خواهد کرد.

5- انقلاب اخلاقی
در روایت آمده است ، در عین حال که همه بشریت مرفه خواهد شد و انسان گرسنه ای نخواهد بود ، روح سودپرستی و خودمحوری نیز برانداخته خواهد شد.
خیلی جالب است که سطح بالای رفاه باشد و در عین حال ، مردم،حیوان نباشند.

6- انقلاب امنیتی
در دوران حکومت مهدوی ، یک پیرزن به تنهایی از شرق به غرب دنیا سفر می کند بی آن که هیچ مشکل امنیتی برایش پدید آید.
هم چنین یک دخترجوان از گوشه ای به گوشه دیگر دنیا سفر خواهد کرد بی آن که هیچ نوع تهدیدی علیه امنیت او وجود داشته باشد.

7- انقلاب در فهم دین
روایتی است از امام باقر سلام الله علیه که وقتی حضرت قیام می کند متاسفانه کسانی در جهان اسلام در برابر او می ایستند و علیه ایشان به قرآن استدلال می کنند و می گویند کار شما برخلاف شرع است.
روایت دیگری هم از امام صادق سلام الله علیه رسیده است که انقلاب علیه جهل و قشری گری و انقلاب علیه بدعت ها و شبهات ،هر دو ،به دست ایشان صورت می گیرد.

8- انقلاب فرهنگی
جمله ای نقل شده که فرمود : قبل از قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، مردمی از شرق به پا می خیزند و در راستای اهداف مهدوی ، قیام می کنند و زمینه را برای قیام جهانی از کم کم آماده می کنند. این روایات نشان از یک خود آگاهی عام انسانی و اسلامی و نوعی آمادگی در افکار عمومی برای انقلاب جهانی علیه ظلم جهانی کم کم به وجود می آید.

الحمد لله رب العالمین  

  • یه رفیق
۰۶
تیر
ورود به هر مسئله راه و روشی دارد که اگر رعایت نشود میتواند نتایج خیلی بد و نا مطلوبی داسته باشد . درباره مسائل ریشه داری که دور از سرزمین و فضای فرهنگی ما به وقوع می پیوندند توجه به این مسئله امری حیاتی می شود.


دو مسئله هست که باید در مورد مسائل مربوط به سیاه پوستان مثل درگیری های بین سیاه پوستان و پلیس آمریکا (مثلا در فرگوسن، بالتیمور...) و کلا تبعیض نژادی در آمریکا به آنان توجه کرد:


1) نباید تصور کرد که در این درگیری ها یک طرف و آن هم طرف سیاه پوست، طرفی کاملا حق بجانب است که به صورتی کاملا مظلومانه بدنبال احقاق حقوق خود است. نباید تا جایی جو گیر شد که ادبیاتمان در چنین معرکه هایی طوری باشد که انگار یک طرف جبهه حق ایستاده و در جبهه ی دیگری لشگر کفر (در حد فلسطین!)  مسئله سیاه پوستان آمریکا پیچیده تر و چند وجهی تر از این حرف هاست.

 


  • یه رفیق